عضو شوید
عضویت سریع
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 89 بازدید دیروز : 221 بازدید هفته : 348 بازدید ماه : 386 بازدید کل : 26841 تعداد مطالب : 126 تعداد نظرات : 11 تعداد آنلاین : 1
آپلود نامحدود عکس و فایل
آمار وب سایت آمار مطالب :: کل مطالب : 126 :: کل نظرات : 11 آمار کاربران :: افراد آنلاین : 1 :: تعداد اعضا : 1 کاربران آنلاین آمار بازدید :: بازدید امروز : 89 :: باردید دیروز : 221 :: بازدید هفته : 348 :: بازدید ماه : 386 :: بازدید سال : 1633 :: بازدید کلی : 26841
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
مقدمه
رهبری وبصیرت : بصیرت به عنوان یکی از ازاجزای اساسی رهبری کا رآمد شناخته شده است.
این اصطلاح بطور کلی برای توصیف کسی بکار می رود که درک روشنی ازآینده واقداما ت لازم برای رسیدن موفقیت آمیز به آنجا را دارد.
حضرت علی (ع): پرچم مدیریت وفرماندهی را بدوش نمی کشد مگر کسی که صاحب بصیرت ومقاومت وآگاه به موانع ومسائل حق باشد
پیامبر اکرم(ص): کسی که به شرایط زمان اش آگاه باشد هرگز خطرات وتهدیدات او را احاطه نمی کند
شرایط اجتماعی در گذشته وحال محتاج مدیریت بوده وخواهد بود .کسی می تواند مدیر باشد که بتواند با استفاده از ابزارهای موجود اعم از سخت افزار ونرم افزار مجموعه ای را به اهداف از قبل تعیین شده خود برساند مدیر برای اینکه موفق شود و به اهداف خود برسد، با ید برنامه ریزی داشته باشد زیرا کسی که بدون برنامه فعالیت خودراشروع کند قطعا موفق نخواهد شد.پس برای اینکه برنامه ریزی باموفقت انجام شود .مدیر باید دارای بینش ودرک لازم ازمحیط درون وبیرون خود داشته باشد. دوراندیشی وهمچنین آینده نگری مدیربه پیشبرد اهداف سازمان،موسسه،شرکت،خانواده؛و....خواهد انجامید.مدیریت کردن مدیر یعنی اینکه با درایت خود ازدیگران کاربکشد.مدیر می تواند با بیان کردن اهداف خود دیگران را برای کمک به خود ترغیب کند .فقدان مدیریت؛ موجب ناهماهنگی ، انحراف از هدف؛ اتلاف وقت وانرژی می شود
هدفهای لفظی وواقعی :
عبارات واظهاراتی که چیستی هدفها رابیان می کنند،هدفهای لفظی نامیده می شود.نتایجی که رفتار، عملا در جهت آنها هدایت میشود،هدفهای واقعی را تشکیل می دهند
تصمیم گیری ومدیریت:
تصمیم گیری چهارچوبی برای عملکرد کارکنان سازمانی فرا هم می سازد.ازاینرو نقشی پر اهمیت درمدیریت ایفا می کند .همین نقش مهم موجب شده که برخی مراجع صاحب نظر ،درواپسین تحلیل ، برای مدیریت فقط یک کار کرد قائل شوند وآن تصمیم گیری است. سایمون (1965) تصمیم گیری را با مدیریت مترادف می داند .منظور ازتصمیم گیری تحت تاثیر قراردادن رفتار وعملکرد افرادی است که اجرای عملیات سازمان را برعهده دارند . گریفیث(1959) تصمیم گیری را قلب سازمان ومدیریت می داند .و معتقد است که تمام کارکردها ی مدیریت وابعاد سازمان رامی توان برحسب فراگرد تصمیم گیری توضیح داد.
شرایط تصمیم گیری :
تصمیم گیری در زمان حال صورت میگیرد واقدام وعمل براساس آن به منظور رسیدن به هدفی درآینده است. شرایط تصمیم گیری ، با توجه به قابلیت پیش بینی نتایج ، دارای سه حالت است : اطمینان قطعی ، ریسک ، عدم اطمینان (استونر،1982) درشرایط اطمینان قطعی ، تصمیم گیرنده ازآنچه در آینده پیش خواهد آمد مطلع است درشرایط ریسک، قابلیت پیش بینی کمتر است زیرا اطلا عات کاملی در دست نیست ولی تصمیم گیری می داند احتمال نتایج چیست در شرایط عدم اطمینان ، چون اطلاعات درآنچه پیش خواهد آمد در دست نیست تصمیم گیری حتی با احتمال نیز ممکن نیست .
ويژگي هاي هدف:
هدف به عنوان اصلي ترين ركن برنامه ريزي ،نقش هدايت وراهبري كليه تلاشهاي فرد وسازمان رابه صورت نقطه محوري برعهده دارد.واما خصوصيات هدف: ۱- عالي بودن هدف ۲- واقع بينانه وقابل حصول بودن هدف ۳- صراحت وروشني داشتن هدف
هرچقدرهدفها عالي تر باشند، انگيزه هاي افراد فزوني مي يابد وتلاش وكوشش بيشتري براي دست يابي به ان اهداف مي كنند،
حضرت علي (ع : هركس هدفش بزرگ و مشكل باشد، تلاش وكوشش او بيشترخواهد بود.
واقع بيني درتعيين هدف بدين معنا است كه تعيين اهداف بايد با توجه به توانا ئيها وامكانات موجود باشد.
شايد يكي ازرايج ترين ضعف اهداف سازماني اين باشد كه با عباراتي خيلي كلي بيان مي شود. تعيين اهداف به صورت مبهم وغير روشن، نه تنها درمديران واعضاي سازمان انگيزه اي براي بدست آوردن ان ايجاد نمي كند وبه تحققآن كمك نمي نمائيد؛بلكه سازمان دررسيدن به اهداف خود با مشكل روبرو ميكند.
اهميت هدفها:
هدفها نه فقط جهت وغايت رفتاررا معين مي كنند، بلكه درصورت جذاب بودن،انگيزهاي تحقق خود رانيز درافراد به وجود مي اورند.
ملاك هاي تعيين هدف :
هدفها بايد سنجش پذير باشند:يعني اينكه بتوان پيشرفت كار را درجهت رسيدن به هدف را اندازه گيري كرد.كميت ،كيفيت،زمان وهزينه را بتوان محاسبه كرد.
2-هدفها بايد تحقق پذير باشند: يعني هدفها بايد درمدت زمان معيني قابل وصول باشند.
3-هدفها بايد همخواني وتوافق داشته باشند:يعني، هدفها نبايد متضاد يا متناقض باشند. تضاد وتناقض هنگامي بوجود مي آيد كه هدفها دقيقا برحسب كميت ، كيفيت،وزمان وهزينه تعريف نشده باشند.
4- هدفها بايد پذيرفتني باشند: يعني هدفها تعيين شده توسط مديران توسط كاركنان پذيرفت شود تا بتوان با فعاليت انها سازمان به اهداف خود برسد.
تعا ريف مختلف تصميم گيري :
تصميم گيري فرايند شناسايي وگزينش يك روند كار براي حل يك مسئله مشخص است.
2-تصميم گيري به معناي برگزيدن يك راه كنش ، از ميان راه حلها است
تصميم گيري فرايندي است كه طي ان گزينش بهترين راه حل ، صورت مي گيرد .
اهميت تصميم گيري : تصميم گيري اصل واساس وظايف مدير راتشكيل مي دهد؛ چرا كه هدف گذاري ،سياستگذاري، تعيين استراتژي، تعيين قوانين و.. كنترل وارزيابي عملكرد آنها را از وظايف مديربه شمار اوريم ، لازمه همه اينها تصميم گيري است .
برخي ازصاحب نظران ، كيفيت مديريت را تابع كيفيت تصميم گيري مي دانند
ويژگي هاي تصميم گيري موثر:
دارا بودن اطلاعات كافي؛ اطلاعات از اصلي ترين عناصر تصميم گيري خوب وموثر است ؛ زيرا همه مديران وخط مشي گذاران ،هنگام اخذ تصميم نياز به اطلاعات دارند تا بتوانند پيش بيني لازم را در باره رويداد هاي آتي به عمل آورند.
حضرت امام صادق : به هنگام هرامري (تصميم) توفق كن؛ تا ورودي را از خروجي آن شناسايي نمائي ؛ قبل ازاينكه درآن تصميم واقع گردي وپشيمان شوي
آينده نگري وعاقبت انديشي : تصميم گيري موثر اين است كه تصميم با تدبيروعاقبت انديشي توام باشد؛ بدين معنا كه اخذ تصميم بدون انديشه؛ درسرانجام آن نمي تواند به صورت يك تصميم خوب ؛ بخردانه وموثر باشد.
قاطعيت درتصميم گيري :يكي ازويژگيهاي تصميم گيري موثر و موفقيت آميز ،قاطعيت وثبات درتصميم گيري است. تصميم آنگاه كارا خواهد بود كه از درجه قاطعيت وثبات لازم برخوردار باشد .هنگامي كه همه زواياي يك مسئله سنجيده شد وجوانب مختلف آن مورد بررسي دقيق قرارگرفت ؛ ترديد ودودلي جايي ندارد ولازم است كه نسبت به اتخاذ تصميم واجراي آن اقدام قاطع انجام گيرد.البته قاطعيت به معني دقت نكردن دراتخاذ تصميم ؛ بررسي نکردن جوانب مختلف مسئله ؛ تصميم گيري عجولانه ؛ استبداد، برخورد خشن وعدم انعطاف درتصميم نيست، بلكه قاطعيت بدين معني است كه وقتي اطلاعات لازم درمورد يك مسئله جمع آوري شد ؛ نظرات وپيشنهادات مختلف به دست آمد؛ بهترين راه حل مشخص شد وزمينه اجراي عمل فراهم بود ، بايد با قاطعيت كامل وثبات لازم ، تصميم مناسب اتخاذ شود وباجديت به مرحله اجرا درآيد.
عقلانيت درتصميم گيري: تصميم گيري به عنوان فراكردي منطقي وعقلاني ، براين پيش فرض استوار است كه رويدادهاي جهان از نظم وترتيب برخوردار بوده وروابط علت ومعلولي برآنها حاكم است . درك وشناخت اين روابط ،مارا در رويارويي با آنها ،ازقدرت وكنترل افزونتري برخوردارمي سازد ورفتار ما را نظم وترتيب مي دهد. مع هذا ، همه مديران دربرخوردبا وضعيتهاي مشكل ، ازشيوه عقلاني ومنظم پيروي نمي كند.برخي به شيوه سنتي متوسل مي شوند. برخي به افراد خبره یا مقامات ما فوق متوسل مي شوند وبرخي نيزبه اولين راه حلي كه به نظرشان مي رسد؛ عمل مي كنند.
پيشينه تفكر در زمينه مديريت:
عمل مديريت به قدمت تاريخ بشري است. اداره كردن وهماهنگ سازي منابع انساني ومادي تقريبا ازابتداي تاريخ مورد توجه انسان بوده است .انسانها ؛ براي تحقق هدفهاي مشترك ،ابتدا درخانواده ها،سپس درقبايل وساير واحدها ي اجتماعي وسياسي به يكديگر پيوستند.بنابر اين از زماني كه انسان به اهميت همكاري پي برد وبراي نيل به هدفهاي مشترك با ديگران به اشتراك مساعي پرداخت تا زماني كه مديريت به عنوان وسيله نيل به اين هدفها شناخته شد ، مدت زمان درازي طول كشيد،ولي وقتي كه نياز به مديريت محسوس شد، به سرعت رونق وتوسعه يافت. تقريبا از اوايل قرن بيستم ، به تدريج مديريت به عنوان رشته علمي يك دانشگاهي در آمده است.
ميان سومري ها، مصريان، چيني ها ، وايرانيان باستان ، مديريت رايج بوده است ودرآثار كتبي باقيمانده از آنان به مفاهيم مديريت ازقبيل برنامه ريزي ، تقسيم كار، كنترل، ورهبري اشاره شده است.
رهبري در مديريت :
منظور ازرهبري درمديريت فراگرد اثر گذاري ونفوذ دررفتار اعضاي سازمان براي ياري وهدايت آنها در ايفاي وظايف سازماني است . مدير درمقام رهبري به زيردستان مي پردازد، با آنها ارتباط متقابل برقرار مي كند، انگيزه كار وفعاليت درآنها به وجود مي آورد ، به حل مشكلات و كشمكشهاي آنها مي پردازد، وبه اقتضا ، تغييراتي در شرايط كار پديد مي آورد. همه اين كوششها به اين منظور است كه نيازها و هدفهاي سازمان واعضاي سازمان ، تواما تحقق پيدا كنند. بنابر اين، نفش رهبري درمديريت حاي اهميت وقابل بحث است .
مهارت مديريت:
مهارت مديريت به مهارتهاي گفته می شود كه بوسيله آن شخص دروجود خود امكان به حركت درآوردن اجزاي يك مجموعه را براي حركتي متناسب همه اجزا به سوي اهداف تعيين شده فراهم مي آورد مهارت هاي مديريتي تابع سليقه ها ويا رفتارهايي كه عادات افراد آنها را تعريف نموده نيستند. مهارت مديريتي ازسرچشمه علم ودانايي نشات گرفته وهمگان به خوبي مي دانند كه مديريت يك علم است. واين علم ازيك منطق وسيستم تبعيت ميكند كه رفتارهاي مدير تابع آن سيستم است و بالعكس .اعتماد به نفس ، احتياط عقلاني ، هد فمند بودن وجسارت تصميم گيري وتصميم سازي ازجمله مسائلي است كه مي تواند مهارت هاي مديريتي را به بلوغ برساند.
تعيين اهداف وبرنامه ريزي
برنامه ريزي عبارت است از فراگرد تعيين وتعريف اهداف سازمان وتدارك دقيق وپيشاپيش اقدامات و وسايلي كه تحقق اهداف را ميسر مي سازند.اقدامات و وسايل مورد نياز عبارتند از: پيش بيني روشها، زمان ومكان، منابع و افراد، برنامه يا طرح ، حاصل نهايي فعاليت برنامه ريزي است. برنامه ريزي به كار مديران وغير مديران جهت مي دهد وتوجه آنان رابراهداف سازمان متمركز ميسازد. وقتی كه همه بدانند كجا مي روند وبراي رسيدن به مقصد ، هريك چه كمكي بايد بكنند ، هماهنگي و همکاري جمعي بيشتري بوجود ميآيد . برنامه ريزي موجب مي شود كه فعاليتهاي تكراري وبي ثمروبيراهه كاهش يابد .بطور كلي، برنامه ريزي ، عمليات سازماني را پيش نگري وبراهداف سازمان متمركز ساخته عمل نظارت وكنترل را نيزتسهيل ميكند
برخي صاحب نظران مديريت تعيين اهداف را مفدم بر برنامه ريزي مي دانند
فراگرد برنامه ريزي
۱- تعيين اهداف واولويت آنها ۲- هدف گذاري بررسي وپيش بيني منابع وامكاناتي كه به تحقق هدفها كمك مي كند ۳- پيش نگري تشخيص فعاليتها واقداماتي كه براي تحقق هدفها ضرورت دارند ۴ - تعيين خط ومشي ها و روشها و ملاكهاي عمليات
نتيجه نهائي برنامه ريزي .، تهيه كلي برنامه است كه سازمان رادرجهت هدفهاي ازپيش تعيين شده هدايت مي كند .فعاليت تصميم گيري درتمام مراحل برنامه ريزي نافذ است. وحضور موثري دارد
مباحث ويژه در برنامه ريزي
هدف گذاري : اولين مسئله مهم وحياتي در فرآيند برنامه ريزي ، تعيين هدف يا اهداف است ؛ هدف ركن اصلي برنامه ريزي است وتمامي برنامه ها براي دستيابي به آن طراحي واجرا مي شوند وتمامي كارها و وظايف مديران – مثل برنامه ريزي ، سازماندهي ، تصميم گيري وكنترل – به منظوردست يابي به آن اهداف است.
اهداف دقيقا مشخص مي كنند كه سازمان به كجا مي خواهد برود وچه چيزي رابايد بدست آورد. همچنين اهداف به مديران اين امكان رامي دهند كه برنامه هايي را طراحي كنند كه رسالت رابه واقعيت تبديل كنند.
اگر هدف هاي سازمان مشخص نباشد ، مسير حركت سازمان روشن نخواهد شد؛ و وقتي مسير حركت سازمان وجهت فعاليتهاي آن مشخص نباشد ، ابهام و سردرگمي ، سازمان را فرا مي گيرد وكاركنان سازمان دچار بلا تكليفي خواهد شد ؛ واين باعث كاهش ميزان موفقيت وكارايي لازم خواهد شد
حضرت علي علیه السلام: برنامه ريزي خوب به همراه امكانات به مقدار نياز ، كار سازتر از امكانات زياد به همراه اسراف مي باشد. وهمچنين ظرافت ودقت دربرنامه ريزي ، بهتر از امكانات وابزار است. – بحارالا نوارو غررالحكم.
ايمني از ندامت وپشيماني:هرفرد يا سازماني كه بدون تفكر درابعاد مختلف فعاليت هاي خود ، خويش را مشغول انجام كاري نمايد ، بي گمان دچار سردرگمي مي شود و درصد خطا واشتباه او زياد مي شود وچنيين كاري ، موجب پشيماني وندامت خواهد بود.
حضرت علي عليه السلام: برنامه ريزي قبل كار، تورا ازپشيماني درامان نگه ميدارد.
تعريف برنامه ريزي :
برنامه ريزي فراگردي ا ست مداوم، حساب شده ومنطقي، جهت دار ودور نگر ، به منظور ارشاد وهدايت فعاليتهاي جمعي براي رسيدن به هدف مطلوب.
مفهوم دورنگري وهدف گيري در برنامه ريزي:
برنامه ريزي فعاليتي است جهت دارو دورنگر، بدين جهت بسته به چگونگي انتخاب هدف ، ممكن است فعا ليتي باشد آينده نگر، آينده ساز، يا آينده گزين
اگر هدف برنامه يزي فقط پيش بيني آينده باشد .فعاليت آينده نگر است
اگرهرف برنامه ريزي ساختن وشكل دادن به آينده باشد .فعاليت آينده ساز است.
اگرهدف برنامه ريزي انتخاب كردن بين اشكال مختلف آينده باشدوفعاليت آينده گزين است
مفهوم تفكر وعقلانيت دربرنامه ريزي:
برنامه ريزي ،فعاليتي است حساب شده ومنطقي ، يعني با يد متكي به اطلاعات دقيق و صحيح با شد نيازها وانتظارات را تشخيص دهد، محدوديتها، تنگناها، موانع، وهمچنين منابع موجود ومحتمل را محاسبه وپيش بيني كند ، از مقايسه محدوديتها ومنابع ، حوزه امكانات راتعيين كند، وطرحهاي واقع بينانه لازم را براي تحقق مقصود تنظيم وارائه كند.
برنامه ريزي جامع:
درسال هاي اخير توجه نسبت به برنامه ريزي جامع يا استرتژيك به طور روز افزون افزايش يافته وتنها راه اثر بخشي وكارآمدي مديران ، دربهره گيري از اين شيوه برنامه ريزي جست وجو شده است .انديشمندان مديريت هركدام تعريفي خاص از اين نوع برنامه ريزي ارائه داده اند . همه تعريف ها با توجه به امكانات ومحدوديتهاي دروني وبيروني ، برنامه ريزي استراتژيك فرايندي است درجهت تجهيز منابع سازمان و وحدت بخشيدن به تلاشهاي آن براي نيل به اهداف و رسالت بلند مدت.
برخي خصوصيات برنامه ريزي استراتژيك:
1- برنامه ريزي جامع ، انعكاس از ارزش هاي حاكم برجامعه است .جهان بيني ها ، اعتقادها، وسنت هاي جامعه در برنامه ریزی منعکس می شود
2- برنامه جامع با مطرح ساختن اهداف بلند مدت وتبیين رسالت هاي سازمان، مديران رادرانجام فعاليت هايشان هم جهت وهماهنگ مي سازد
3-برنامه ريزي جامع داراي ديد دراز مدت است وافق هاي دورتررا درسازمان مطرح مي سازد ومی کوشد موقعیت سازمان را در بلند مدت ترسیم کند.
اهميت وضرورت برنامه ريزي جامع درسازمان
برنامه ريزي جامع به مدير كمك مي كند تا ازسازمان وهدف هاي آن تصويري روشن به دست دهد وفعاليت هاي سازمان رادرلواي يك استراتژي واحد هماهنگ سازد . يكي از دلايل روي آوردن به برنامه ريزي جامع ، تحولات ودگرگوني هاي محيط امروز سازمان هاست. شايد در گذشته تغييرات به شتاب وگستردگي امروز نبود ومديران مي توانستند اهداف آينده را براساس گذشته تنظيم كنند.اما مديران امروز بايد استرتژي آينده سازمان را طوري تنظيم كنند كه با موقعيت ها و شرايط آينده متناسب باشند.
پيش نگري :برنامه سازماني با آينده سروكار دارند. با وجود اينكه وقت مديران بيشترصرف فعاليت هاي روزمره مي شود ، پيش بيني وتدارك جريان آينده كارسازمان ازاهم وظايف آنهاست .
تعريف پيش نگري:پيش نگري عبارت است از فراگرد استفاده از اطلاعات گذشته وحال براي تخمين شرايط ورويدادهاي آينده .پيش نگري تصوري از آينده براي برنامه ريز به وجود مي آورد.مثلا اگر سازمان ما يك دانشگاه است يكي ازجوانب پيش نگري درآن ، تخمين تعداد پذيرفته شدگان رشته هاي مختلف درسال آينده است تا براساس آن بتواند امكانات ومنابع مادي ، مالي وانساني لازم براي ارائه خدمات آموزش وپژوهشي را مشخص كند
روشها وفنون پيش نگري:روشهاي پيش بيني به ساده وتخصصي تقسيم مي شوندوهريك اطلاعات خاص خود رامي طلبند .ساده ترين روش حدس وگمان يعني تخمين ساده رويدادها ي آتي برمبناي شواهد و اطلاعات موجود درباره فعاليتهاي سازمان . است. اين روش درسازمانهايي كه دامنه فعاليت آنها نسبتا پايدار و روند تغييرات آنها مشخص است ، قابل استفاده است. درشرايط پيچيده تر يا درسازمانهاي بزرگ، از روش رياضي ، مدلهاي اقتصادي و زمينه يابي استفاده مي كنند.
سيماي مديران در آيينه نهج البلاغه :
درجهان متحول ومتغير كنوني حيات ملت ها ، بدون اتكا به سلاح تخصص ودر راس آن “مديريت صحيح ومدرن“ امكان پذير نيست .به نظرمي رسد مساله نخست انسان امروز دراين جهان متحول توسعه پايدار وهمه جانبه و رها ساختن گربيان جهل وفقر آموزشي وتربيتي است. بديهي است رهايي از مشكلات ودست يابي به سطح قابل قبولي از پيشرفت ، امكان پذير نيست مگر با انديشه ، تفكرومديريت صحيح درروابط انساني درواقع بدون مديريت صحيح وسرمايه گذاري كافي درآن هرگونه تلاشي بيهوده خواهد بود .
حضرت علي عليه السلام : تدبير ومديريت خوب سرمايه اندك را افزون مي كند ، اما تدبير ومديريت سوء سرمايه انبوه را نابود مي سازد[ حال چه سرمايه مادي باشد چه سرمايه انساني ] وبازمي فرمايد : رجعت وقهقرايي چهار علت دارد كه مهمترين آن عدم مديريت صحيح است. يكي ازمهم ترين ويژگي هاي مديران دردو سطح خرد وكلان ، تعهد وتخصص، يعني امانت داري و كارداني است پس از تعهد وتخص ، كفايت است ؛ يعني داشتن توان انجام كار.دانش مديريت به تنهاي كافي نيست ، بينش و بصيرت نيز لازمه آن است .بينش وبصيرت نيرويي است كه مديران راقادرمي سازد ، حوزه مسئوليت خودرا درست هدايت كنند.اصولا علم وعمل مكمل يكديگرند.
دورانديشي : انسان ها به خاطرآينده تلاش ميكنند. اگرآينده را از قاموس انسان ها بردارند همه حركت ها وبالندگي ها به سكون وسكوت مبدل مي شود هر سازماني داراي اهدافي است اين اهداف در آينده محقق مي شوند بنابراين برنامه ريزي و آينده نگري از اصول مديريت است..
حضرت يوسف عليه السلام:وقتي خواب پادشاه مصررا تعبير كرد دستورداد هفت سال اول كه نعمت فراوان بود براي هفت سال بعد كه قحطي پيش مي آيد غله ذخيره كنند
نامه حضرت امام خميني به گورباچوف وپيش بينی نابودي كشور شوروي كه البته اين امر اتفاق افتاد.
نتيجه گيري
ماری پارکر فالت مدیریت را « هرانجام دادن کارها توسط دیگران » می داند. مدیر در فرایند مدیریت برای دستیابی به آرمانهای معین ومشترک فوق از مهارتهای انسانی ، منابع مادی و روشهای علمی استفاده می کند .مدیر در زمان اعمال مدیریت خود در حیطه برنامه ریزی ،سازماندهی ، تامین نیروی انسانی ، هماهنگی واعمال کنترل از ابزارها ، وفنون ومهارتهای گوناگون استفاده می کند .
یکی از وظایف مهم مدیران، ایجاد یگانگی میان هدف های شخصی وهدفهای سازمانی است . اگر مدیر اطلاعات لازم از اهداف شخصی وسازمانی داشته باشد می تواند با استفاده از بینش و درایت وهمچنیین بهره گیری از علمای مدیریت و دانشمندان اخلاق برنامه ریزی بلند مدتی را جهت رسیدن به اهداف سازمانی وکارکنان آن سازمان تهیه وتنظیم کند .
برنامه ای که دور نگر و واقع بینانه وهمچنین قابل اجرا توسط کارکنان باشد به نتیجه کامل خواهد رسید .
برنامه ای که با عجله و برای راه اندازی کارهای روز مره وراضی نگه داشتن افرادی خاص تدوین شود با شکست همراه خواهد شد ویا اینکه سود ومنافع آن برای افراد خاص مورد نظر خواهد رسید.
پس برای اینکه برنامه ریزی بلند مدت ودوراندیش ودارای منغعت عمومی باشد . باید مدیرا ن را طوری تعلیم وتربیت کرد که برای موفقیت وسر بلندی سازمان و بشریت یک جامعه از خود بگذرد ومنافع خود را درگرو موفقیت سازمان وکارکنان خود بداند
مدیری که فقط برای منفعت خود وگروه خود برنامه ریزی کند همواره نزد خدا ومخلوق خدا منفور وشکست خورده خواهند بود.
کد را وارد نمایید:
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اطلاعات عمومی و آدرس nofel.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
RSS