عضو شوید
عضویت سریع
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 70 بازدید دیروز : 4 بازدید هفته : 108 بازدید ماه : 146 بازدید کل : 26601 تعداد مطالب : 126 تعداد نظرات : 11 تعداد آنلاین : 1
آپلود نامحدود عکس و فایل
آمار وب سایت آمار مطالب :: کل مطالب : 126 :: کل نظرات : 11 آمار کاربران :: افراد آنلاین : 1 :: تعداد اعضا : 1 کاربران آنلاین آمار بازدید :: بازدید امروز : 70 :: باردید دیروز : 4 :: بازدید هفته : 108 :: بازدید ماه : 146 :: بازدید سال : 1393 :: بازدید کلی : 26601
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
تصمیم گیری و مدیریت علوی تصمیم گیری ، فراگردی است كه طی آن ، شیوه عمل خاصی برای حل مسأله یا مشكل ویژهای ، برگزیده میشود[1]. ( استونر ، 1982)
امروزه بخش مهمی از وقت و كار مدیران صرف حل مشكل و تصمیم گیری میشود به طوریكه میتوان گفت وظایف اساسی برنامهریزی ، سازماندهی ، رهبری و كنترل نیز مستلزم تصمیمگیری است . بر اثر تصمیم ، خط مشیها ، جریان امور و اقدامات آتی مشخص شده ، دستورات لازم صادر میگردند بنابراین تصمیمگیری چهارچوبی برای عملكرد كاركنان سازمان فراهم میسازد و از این رو ، نقش بسیار مهمی در مدیریت ایفا میكند . این اهمیت تا بدانجاست كه سایمون ، تصمیمگیری را مترادف مدیریت میداند و معتقد است كه فعالیت و رفتار سازمانی ، شبكه پیچیدهای از فراگردهای تصمیمگیری ا][2]. همچنین یكی دیگر از صاحبنظران مدیریت به نام گریفیث ، تصمیمگیری را قلب سازمان و مدیریت تلقی میكند و معتقد است كه تمام كاركردهای مدیریت و ابعاد سازمان را میتوان بر حسب فراگرد تصمیمگیری توضیح داد.او معتقد است تخصیص منابع، شبكه ارتباطی ، روابط رسمی و غیر رسمی و تحقق اهداف سازمان به وسیله مكانیسمهای تصمیمگیری كنترل میشوند . از این رو ، تصمیمگیری به منزله كلید فهم پیچیدگیهای سازمان و عملكردهای مدیریت است[3].
در مدیریت اسلامی نیز توجه بسیاری به امر تصمیمگیری شده است تا آنجا كه امام علی (ع) تصمیم فرد را برابر با میزان عقل و اندیشه او میداند 4] ] ودر جای دیگر ، تصمیمی را كه بر مبنای عقل و خرد اتخاذ شده باشد ، نجات بخش معرفی مینماید[5
در قران ، سه مرحله برای تصمیمگیری بیان شده است : 1- مشورت 2- اتخاذ تصمیم 3- توكل بر خداوند[6].
مطالعه زندگی پیامبر اكرم (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام ، نشان میدهد كه حتی با داشتن علم سرشار الهی و ارتباط با سرچشمه جوشان وحی ، هرگز در امور مهم بدون مشورت تصمیمگیری نمیكردند . خود پیامبر (ص) به این مطلب تصریح فرمودهاند كه : « خدا و رسول او از مشورت بینیازند اما خداوند آن را وسیله رحمت برای امت من قرار داد ، زیرا كسی كه به مشورت بنشیند ، به پیشرفت و سعادت میرسد و هر كس آن را ترك نماید ، گمراه و سرگردان میشود [7] .
امام علی (ع) در لزوم مشورت قبل از تصمیمگیری میفرماید : « كسی كه استبداد رأی داشته باشد ، هلاك میشود وهركس با مردان بزرگ مشورت كند ، در عقل و دانش آنها شریك شده است [[8]
از آنجا كه یكی از مهمترین مراحل فرایند تصمیمگیری ، گردآوری اطلاعات جامع و موثق برای اخذ تصمیم میباشد ، مشورت و نظرخواهی از دیگران به خصوص صاحبنظران و افراد مجرب میتواند كمك بزرگی در گردآوری اطلاعات باشد و شخصی كه این گونه رفتار ننماید ، قطعاً دچار سرگردانی و پشیمانی خواهد شد . چنانچه امام علی (ع) میفرماید : « مخالفت با نظر و مشورت دانشمندان با تجربه ، موجب سرگردانی و حیرت بوده و سبب پشیمانی خواهد شد »[9].
در مدیریت اسلامی ، تصمیمگیری تنها با اتخاذ تصمیم پایان نمیپذیرد بلكه پس از اتخاذ تصمیم باید به خدا توكل كرد و از درگاه لایزال الهی مدد خواست و امور خویش را بدو واگذار نمود البته پرواضح است كه این واگذاری امور ( توكل ) پس از بررسی كامل اسباب و عوامل عرفی و عقلایی و تلاش فكری و عملی خود و دیگران (تصمیمگیری) خواهد بود .
گاهی در تصمیمگیری ممكن است فرد یا گروه تصمیمگیرنده به سبب مخاطرات ناشی از تصمیم ، ترس و وحشت داشته باشند و یا در نتیجه مردد باشند . توكل بر نیروی بیكران الهی ، ترس و وحشت و تردید را از بین میبرد و دل انسان را آرام میسازد و این از ویژگیهایی منحصر به فرد تصمیمگیری در مدیریت اسلامی است .
به طور كلی علل و عواملی كه سبب ضعف در تصمیمگیری میگردند عبارتند از : تردید و دودلی ، ترس و وحشت از نتایج تصمیمات ، تسویف (كار امروز را به فردا انداختن ) ، عدم اعتماد به نفس ، پیروی از وسواس و هوای نفس و احتیاط بیش از حد[[10]كه تمامی موارد مذكور را میتوان با توكل بر نیروی بیكران الهی برطرف نمود . بنابراین اگر خالق حكیم میفرماید : « هر گاه به تصمیم رسیدید به خداوند توكل كنید ، به این علت است كه از عوامل ضعف تصمیمگیری و نگرانیها و ناآرامیهای ناشی از آن در امان باشیم و بتوانیم تصمیماتی قاطع و استوار بگیریم .
قاطعیت در تصمیمگیری ، یكی از خصوصیات لازم برای مدیران میباشد و مدیر با این خصوصیت ، با برداشتن مشكلات از سر راه ، كاروان سازمان را هر چه سریعتر به سر منزل مقصود میرساند . البته نباید شلوغ كاریها ، بیگدار به آب زدنها ، استبدادها ، خشونتها و از موضع دیكتاتورها برخورد كردن را قاطعیت به حساب آورد . اینها تفاسیر غلطی است كه از قاطعیت شده است و در مدیریت اسلامی جایگاهی ندارد .
میتوان گفت آن گاه كه مطالعات لازم برای انجام كاری صورت گیرد و پیشنهادها و نظرات دیگران جمعآوری شود و زمینه اجرای عمل از هر جهت فراهم شود ، تصمیم برخاسته از همه این تلاشهای آگاهانه را با جدیت و جرأت ، در چارچوب قانون اجرا كردن ، «قاطعیت» نام دارد .
امام علی (ع) میفرماید : « قاطعیت در تصمیمگیری ، نتیجه دوراندیشی است »[11
تحقیق و بررسی در سیره حكومتی امام علی (ع) به خوبی مشخص میسازد كه او حاكمی دلیر و مدیری قاطع بود و در اخذ تصمیم ذرهای هراس و تردید به دل راه نمیداد و در انتخاب والیان و حاكمان ولایات و سرزمینهای اسلامی نیز ، چنین كسانی را برمیگزید لذا آن روز كه مالك اشتر را به عنوان فرمانروای سرزمین مصر انتخاب مینماید ، او را چنین معرفی میكند : « همانا مالك ، در برندگی و قاطعیت ، چون شمشیری از شمشیرهای خداوند است كه تیزی آن كند نمیشود و به هر جا كه فرود آید ، ضربت آن بی اثر نیست [12].
تقویت ایمان ، راهی برای ایجاد خود كنترلى: ایمان ، باورهاى دینى ، همراه با پایبندى به نظام ارزشى اسلام . عامل بسیار مهمى در ایجاد خود كنترلى است . براى اثبات این نكته ، ابتدا لازم است ماهیت هر یك از باورهاى دینى و نظام ارزشى دانسته شود؛ زیرا با تبیین باورها و ارزش هاى اسلامى ، آشكار مى گردد كه خود كنترلى برخاسته و غیر قابل انفكاك از آن هاست ؛ و مراقبت درونى ، در واقع زاییده آن ها و خود یكى از ارزش هاى اسلامى است ؛ و به هر میزان كه ایمان به حقایق دینى و باورهاى اسلامى قوى باشد پایبندى به نظام ارزشى نیز بیش تر، و در نتیجه خود كنترلى شدیدتر مى گردد. ایمان در واقع همان باور قلبى است . ایمان حالتى است قلبى و روانى كه بر اثر دانستن یك مفهوم و گرایش به آن حاصل مى شود، و با شدت و ضعف هر یك از این دو عامل ، كمال و نقص مى پذیرد. (1) از آن جا كه ایمان دو عنصر معرفت و گرایش را در درون خود دارد، موجب مى شود تا ارتباط تنگاتنگى با مقوله عمل برقرار ساخته و ایمان بدون عمل را غیر ممكن سازد؛ زیرا از لوازم ایمان آن است كه شخص با ایمان ، تصمیم اجمالى بر عمل كردن به لوازم چیزى كه به آن ایمان دارد بگیرد (2) و این دقیقا همان عمل به یك سلسله بایدها و نبایدها است كه از آن تعبیر به ارزشها و یا نظام ارزشى مى شود. در میان باورها، ایمان به معاد، عاملى بسیار قوى در پایبندى به ارزشها و در نتیجه خود كنترلى است . باور به اینكه فرداى قیامت از همه عوامل سؤ ال خواهد شد و انسان مسئول اعمال و رفتارهاى خویش است و باور به حسابرسى و پاداش و كیفر الهى ، تاءثیر شگرفى بر روى انسان گذاشته و او را خود كنترل مى سازد. در جامعه اى كه چنین اعتقادى زنده و حاكم باشد و در تمام شریان هاى آن جریان داشته باشد و همگان بدان پایبند باشند؛ بى هیچ تردید براى اجراى قوانین و مقررات عاقلانه و جلوگیرى از ظلم و تجاوز به دیگران ، كمتر نیاز به اعمال زور و فشار خواهد بود و بى شك مشكلات ناشى از كم كارى و مسامحه كارى به صورت چشمگیر كاهش خواهد یافت و فرد مراقب صحت كارهاى خویش خواهد شد. اهمیت اعتقاد به معاد در جهت دادن به رفتارهاى فردى و اجتماعى ، و اصلاح امور به حدى است كه بخش عمده اى از سخنان پیامبران و بحث هاى ایشان با مردم را به خود اختصاص داده است ؛ و حتى مى توان گفت كه تلاش آن ها براى اثبات اصل معاد، بیش از تلاشى بوده كه براى اثبات توحید كرده اند؛ زیرا اكثر مردم سرسختى بیش ترى براى عدم پذیرش این اصل ، نشان مى دهند. دلیل این سرسختى را مى توان در میل به بى بند و بارى و گریز از مسئولیت دانست . اعتقاد به معاد، مسئولیت آفرین است ، تقوا و خود كنترلى را در افراد پرورش مى دهد، و از آلوده شدن آن ها به حرام و معصیت الهى جلوگیرى مى كند. آن ها كه اعتقاد واقعى به معاد و حسابرسى اعمال دارند، در مقابل دستمزدى كه دریافت مى كنند خود را ملزم مى دانند كه وظیفه خویش را به لحاظ كمى و كیفى به نحو مطلوبى به انجام برسانند؛ زیرا در غیر این صورت اجرتى كه در مقابل كار ناقص و غیر مطلوب دریافت مى شود، غیر مجاز و به لحاظ فقهى حرام محسوب مى گردد، و تصرف در آن ، كیفر اخروى به دنبال دارد. در این باره امیر مؤ منان (ع ) مى فرماید: فى حلالها حساب و فى حرامها عقاب ؛ (3) در (نعمت هاى ) حلال دنیا حساب است و در آنچه از طریق حرام به دست آمده ، كیفر. امام على (ع ) در تبیین اهمیت یاد معاد در خویشتن دارى و پرهیز از رفتارهاى سوء، در نامه خود خطاب به مالك اشتر، پس از برحذر داشتن وى از صفاتى كه عامل تعدى و تجاوزند، فرمود: ولن تحكم ذلك من نفسك حتى تكثر همومك بذكر المعاد الى ربك ؛ (4) و هرگز حاكم بر خویشتن نخواهى بود جز این كه فراوان به یاد قیامت و بازگشت به سوى پروردگار باشى !. ------------------------------------------------------------------------- 1) مصباح ، محمد تقى ، آموزش عقائد، ج 3، ص 127 2) همان ، ص 137 3) نهج البلاغه ، خطبه 82. 4) همان ، نامه 53.
اطرافیان و رانت خوارى از دیدگاه امام علی (ع): ( به بهانه ی ولادت با سعادت امام علی علیه السلام ) اصطلاح رانت خوارى كه به تازگى در ادبیات كشورمان به كار برده مى شود، به معناى استفاده مادى و معنوى از ارتباطات ویژه اى با مدیران و مسئولان داشته و از نزدیكان و خواص آنان به شمار مى روند، انتظارات خاصى از آن ها دارند و سعى مى كنند از این قرابت و موقعیت ویژه استفاده كرده ، و از منابع و امكانات سازمان بیش تر از دیگران استفاده كنند، و منافع مادى و معنوى فراوانى براى خود جلب كنند. امام على (ع ) با توجه به این خصلت اطرافیان ، به مالك اشتر توصیه مى كند كه مراقب اطرافیان باشد و امتیاز ویژه اى در اختیار آنان قرار ندهد؛ به طورى كه دیگران از این كار متضرر شوند. ایشان مى فرماید: و لا تقطعن لاءحد من حاشیتك و حامتك قطیعة و لا یطمعن منك فى اعتقاد عقده تضر بمن یلیها من الناس فى شرب اءو عمل مشترك یحملون مؤ ونته على غیرهم فیكون مهنا ذلك لهم دونك ، و عیبه علیك فى الدنیا و الآخرة ؛ (1) و به هیچ یك از اطرافیان و بستگان خود زمینى از اراضى مسلمان وا مگذار؛ و باید طمع نكنند كه قرار دادى با آن ها منعقد سازى كه مایه ضرر سایر مردم باشد، خواه در آبیارى یا عمل مشترك دیگر؛ به طورى كه هزینه هاى آن را بر دیگران تحمیل كنند، كه در این صورت سودش براى آن هاست و عیب و ننگ آن براى تو در دنیا و آخرت . از این سخن مولاى متقیان امام على (ع ) مى توان استنباط كرد كه سلوك و سیره عملى مدیر یا مسئول باید به گونه اى باشد كه اطرافیان طمع نكنند و انتظار نداشته باشند كه او به نفع آنان و به ضرر دیگران كارى را انجام دهد. مدیر و مسئول باید به طورى رفتار نماید كه نزدیكان و اطرافیان او بدانند و یقین داشته باشند كه او مرتكب كارى نخواهد شد كه به نفع نزدیكان خود باشد و سایر مردم از این امر متضرر گردند. بنابراین ، مدیر باید با سلوك و روش عملى خود از انتظارات و طمع هاى بیجا و بى مورد نزدیكان و اطرافیان خود پیشگیرى نماید؛ و طورى رفتار كند كه آنان چنین توقعاتى از او نداشته باشند. نمونه هایى از مراقبت و برخورد امام على (ع ) با اطرافیان امام على (ع ) نه تنها به كارگزاران ارشد خود توصیه و سفارش اكید مى كرد تا مواظب اطرافیان خود بوده و مانع زیاده خواهى و امتیاز طلبى آنان شوند، كه خود نیز در این مورد نسبت به نزدیكان و اطرافیان خویش این گونه بود، و بسیار سخت مى گرفت . در منابع و متون روایى و تاریخى ، موارد متعددى از برخورد آن حضرت با اطرافیان خویش و پرهیز ایشان از دادن هر گونه امتیاز ویژه به آنان وجود دارد. به عنوان نمونه ، به چند مورد اشاره مى كنیم : از موارد برخورد سخت گیرانه آن حضرت در مقابل زیاده خواهى و امتیاز طلبى نزدیكان ، برخورد آن حضرت با برادرشان عقیل است . آن حضرت در یكى از خطبه هاى خود این گونه تعریف مى كند: و الله لقد راءیت عقیلا و قد اءملق حتى استماحنى من بركم صاعا وراءیت صبیانه شعث الشعور، غبر الاءلوان من فقرهم كاءنما سودت وجوهم بالعظلم وعاودنى موكدا و كرر على القول مرددا، فاءصغیت الیه سمعى فظن اءنى ابیعه دینى واتبع قیاده مفارقا طریقتى . فاءحمیت به حدیدة ، ثم اءذنیتها من جسمه لیعتبر بها، فضج ضجیج ذى دنف من المها و كاد ان یحترق من میسمها، فقلت له : تكلتك الثواكل یا عقیل ! اءتئن من حدیدة اءحماها انسانها للعبه و تجرنى الى نار سجرها جبارها لغضبه ! اءتین من الاءدى ولا اءئن من لظى ؟! ؛ (2) سوگند به خدا همانا عقیل را دیدم كه به شدت فقیر شده بود و از من مى خواست كه یا صاع (سه كیلو) از گندم هاى شما را به او ببخشم . كودكان او را دیدم كه از گرسنگى موهایشان ژولیده و رنگشان بر اثر فقر دگرگون گشته ، گویا صورتشان با نیل رنگ شده بود. عقیل باز هم اصرار كرد و چند بار خواسته خود را تكرار نمود. من به او گوش فرا دادم . خیال كرد من دینم را به او مى فروشم و به دلخواه او قدم بر مى دارم و از راه و رسم خویش دست مى كشم ! (اما من براى بیدارى و هشیارى او) آهنى را در آتش گداختم ، سپس آن را به بدنش نزدیك ساختم تا با حرارت آن عبرت گیرد. ناله اى همچون بیمارانى كه از شدت درد مى نالند، سر داد و چیزى نمانده بود كه از حرارت آن بسوزد. به او گفتم : اى عقیل ! زنان داغدیده در سوگ تو بگریند، از آهن تفتیده اى كه انسانى آن را به صورت بازیچه سرخ كرده ، ناله مى كنى ؛ اما مرا به سوى آتشى مى كشانى كه خداوند جبار با خشم و غضبش آن را بر افروخته است ؟! تو از این رنج مى نالى و من از آن آتش سوزان نالان نشوم ؟!. یكى دیگر از این موارد، داستان دختر امام على (ع ) است . على بن ابى رافع این داستان را چنین نقل مى كند: من خزانه دار و كاتب على بن ابى طالب (ع ) بودم . در خزانه بیت المال گردنبند مرواریدى بود كه در جنگ جمل به دست آمده بود. روزى دختر على بن ابى طالب (ع ) به من پیغام داد كه شنیده ام كه در بیت المال امیر المؤ منین (ع ) گردنبند مرواریدى است ، و آن در دست توست . من دوست دارم كه آن را به من امانت بدهى تا در ایام عید قربان با آن زینت نمایم . به او پیغام دادم كه اى دختر امیر المؤ منین ! آیا به صورت امانت مضمونه مردوده (امانتى كه باید برگردانید و اگر از بین برود شما ضامن آن هستید) مى خواهید؟ فرمود: آرى ، به صورت امانت مضمونه مى خواهم و پس از سه روز بر مى گردانم . سپس آن گردنبند را در اختیار ایشان قرار دادم . روزى امیر مؤ منان (ع ) آن گردنبند را دیده و شناخته بود. به دخترش فرمود: این گردنبند چگونه به دست تو رسیده است ؟! گفت : از على بن ابى رافع ، خزانه دار بیت المال امیر مؤ منان ، عاریه گرفته ام ، تا هنگام عید خود را با آن زینت كنم سپس به او برگردانم . امیر مؤ منان ، كسى را دنبال من فرستاد، و من خدمت ایشان رسیدم . به من فرمود: اى پسر ابى رافع ! آیا به مسلمانان خیانت مى كنى ؟! عرض كردم : پناه مى برم به خدا از این كه به مسلمانان خیانت كنم !. فرمود: چگونه گردنبندى كه در بیت المال مسلمانان بوده ، بدون اجازه من و بدون رضایت مسلمانان به دختر امیر المؤ منین عاریه داده اى ؟!. عرض كردم : یا امیر المؤ منین ! او دختر شما است و از من خواست كه آن را به صورت عاریه به او بدهم تا بر خود زیور آویزد، و من آن را به صورت عاریه مضمونه مردوده ، به او داده ام ، و خودم نیز از مال خویش آن را ضمانت كرده ام ؛ و بر من است كه آن را سالم به جایش برگردانم . فرمود: پس همین امروز آن را برگردان ، و مبادا دیگر چنین كارى را تكرار كنى كه در آن صورت ، از طرف من تنبیه و عقوبت خواهى شد!. سپس فرمود: سوگند یاد مى كنم كه اگر دخترم این گردنبند را به صورت عاریه مضمونه مردوده ، نگرفته بود، او اولین زن هاشمى بود كه به خاطر دزدى دستش را قطع مى كردم !. این سخن حضرت به گوش دختر امام رسید. به پدر عرض كرد: اى امیر مؤ منان ! من دختر تو و پاره تن تو هستم ، چه كسى شایسته تر از من كه از این گردنبند استفاده كند؟!. امیر المؤ منین (ع ) به او فرمود: اى دختر على بن ابى طالب ! خود را از جاده حق منحرف نكن ، آیا همه زنان مهاجرین مى توانند در این عید با مثل چنین گردنبندى خود را بیارایند؟!. على بن ابى رافع مى گوید: گردنبند را از او گرفتم و به جایش برگرداندم . (3) ------------------------------------------- 1) نهج البلاغه ، نامه 53. 2) همان ، خطبه 224. 3) موسوعة الامام على بن ابى طالب (ع )، ج 4، ص 214.
عملكرد امام علی (ع) در عزل و نصب کارگزاران 1- عزل كارگزاران نالایق : امام علی (ع) در اولین اقدامش در زمینه اصلاحا ت اداری، آن استانداران را كه فقط بر اساس روابط منصوب شده و دارای ضوابط ذكر شده نبودند، عزل نمود . 2- انتخاب كارگزاران شایسته : امیرمؤمنان علی (ع) تمام تلاش خویش را بكار گرفت تا بر اساس اصل مهم رعایت اهلیت یا شایسته سالاری، كارگزاران شایسته ای را برای انجام امور بگمارد. 3- مشخص نمودن دقیق وظایف كارگزار :علی (ع) هرگاه فردی را جهت انجام مسئولیتی بر می گزید، طی فرمانی وظایف او را بطور دقیق مشخص نموده از كوتاهی و خیانت در انجام امور بیم می داد و بدینوسیله امكان هر گونه بهانه جویی را سلب می نمود. 4- و اگذاری مسئولیت: واگذاری مسئولیت بر اساس توانائی و دادن اختیارات بر اساس مسئولیت را بنا نهاد. چون معیار واگذاری مسئولیتها لیاقت و توانایی است، لذا در حكومت علی (ع) حتی استانداردهای حضرت وظایف و اختیارات یكسانی نداشتند. آن عده از یارا ن حضرت كه كاملاً مورد اعتماد بوده و از لحاظ توانایی های فكری و اجرائی در حد بالایی بودند، به سمت استانداری مناطق حساس و بزرگ منصوب گشته و حضرت تقریباً تمام اختیارات خویش را به عنوان ولی امر مسلمین در آن مناطق به ایشان تفویض می نمود. 5- تأمین مالی و رفاهی كارگزاران :سیاست مالی امام علی (ع) در قبال كارگزاران دولتی، دو وجه داشت : مخاطب یك وجه آن مدیران ارشد نظام بودند و مخاطب وجه دیگر آن مابقی كارگزاران دولت . امام (ع) در تأمین حقوق کارگزاران و تلاش جهت بهبود وضعیت معیشتی ایشان به مالك اشتر چنین دستور می دهند: "سپس به ایشان (کارگزاران) حقوق فراوان بده، زیرا این كار ، آنها را در اصلاح خویش تقویت می كند و به دنبال خیانت و رشوه نمی روند و از خیانت در امو ا لی كه در اختیار آنهاست بی نیاز می سازد . به علاوه، چنانچه از دستور تو سرپیچی كردند و در امانت خیانت ورزیدند، حجت بر آنها تمام است و می توانی متخلف را تنبیه كنی " . اما سیاست علی (ع) در قبال مدیران ارشد نظام ((ان الله فرض علی ائمه العدل ان یقدروا انفسهم بضعفه الناس كیلا یتبیغ بالفقیر فقره.)) بود. یعنی خداوند بر پیشوایان دادگر واجب گردانیده است كه زندگی خود را با طبقه ضعیف تطبیق دهند كه رنج فقر ، مستمندان را ناراحت نكند. 6- نظارت مستمر و دقیق بر عملكرد كارگزاران و اطرافیان:درنظر ایشان نظام بازرسی و بازرسان ، چشم حكومت محسوب می شوند و حكومتی كه نظام بازرسی صحیح و مطمئن نداشته باشد، همانند كوری است كه معایب را نمی بیند و در منجلاب عیوب و مفاسد غوطه ور می شود. 7- برخورد با كارگزار متخلف :سیاست امام علی (ع) در برابر كارگزارانش ، سیاست پیشگیری از جرم است. لذا تمام شرایط پیشگیری (گزینش ، مشخص كردن وظایف، تأمین مالی، بازرسی دقیق و ...) را بكار می گیرد. حال اگر با تمام این شرایط كسی تخلفی می كرد، دیگر هیچ بهانه ای برای عدم برخورد با او وجود نداشت .
خود ارزیابی : ضرورت و لزوم ارزشیابى كاركنان از سوى مدیران و سرپرستان امرى است انكارناپذیر، و
پیشرفت مستمر هر سازمان و حركت تكاملى آن ، تا حدود زیادى در گرو توانایى و لیاقت مدیران
و سرپرستان در ارزشیابى صحیح و منطقى آنان از عملكرد كاركنان سازمان مى باشد.
ارزشیابى عملكرد كاركنان ، از جمله ابزارها و وسایل لازم و مؤ ثر مدیریت منابع انسانى
سازمان است كه با استفاده صحیح از این ابزار، نه تنها هدف ها، و ماءموریت هاى سازمان با
كارآیى مطلوب تحقق خواهد یافت ؛ بلكه منافع واقعى كاركنان نیز تاءمین خواهد شد.
منابع و متون غنى دینى ، بیانگر این نكته است كه دین مقدس اسلام اهتمام فراوانى به
مساءله ارزشیابى داده و براى آن جایگاه ویژه اى قائل شده است . در آموزه هایى كه نسبت به
عملكرد كاركنان سازمان بى تفاوت نباشند، و اعمال و رفتار آنان را مورد ارزیابى دقیق قرار
دهند؛ و میان افراد توانمند، پر كار و زحمت كش و افراد ضعیف ، كم كار و بى تعهد تفاوت قائل
شوند؛ تا كاركنان پركار و متعهد براى تلاش و كوشش در جهت دستیابى به اهداف سازمان
تشویق و ترغیب شوند؛ و كاركنان ضعیف و كم كار نیز در اعمال و رفتار سازمانى خود تجدید نظر
كنند. بنابراین ، همان گونه كه در مدیریت امروز، ارزشیابى به عنوان یكى از وظایف مدیران
سازمان ، به ویژه مدیران منابع انسانى سازمان و یا سرپرستان مطرح مى باشد، در آموزه هاى
دینى نیز تاءكید شده است كه حاكم جامعه اسلامى و مدیران رده هاى پایین تر بایستى
كارگزاران و كاركنان خود را ارزشیابى كنند، و نسبت به اعمال و رفتار آنان بى تفاوت نباشند؛
لیكن در منابع دینى آنچه بیش تر از ارزشیابى كاركنان ، از سوى مدیران ، مورد توجه قرار دارد،
ارزشیابى اعمال و رفتار افراد از سوى خود آنان است . تاءكید اساسى آیات قرآن كریم و روایات
معصومان (ع ) و همچنین سیره عملى آن بزرگواران بر این است كه هر فرد علمكرد خود را مورد
بررسى و ارزیابى قرار دهد؛ و در صورت مشاهده نقاط ضعف و انحراف در عملكرد خود، در صدد
اصلاح آن ها، و نیز تقویت نقاط قوت و توانمندى هاى خود برآیند. خود ارزیابى كه در منابع و
متون اسلامى با عنوان محاسبه مطرح شده است ، به صورت یك برنامه منظم روزانه براى هر
فرد توصیه شده ، و تا آن جا به این موضوع اهمیت داده شده است كه اگر روزى بر انسان بگذرد
و او از این برنامه غفلت نماید و در یك محاسبه دقیق ، به ارزشیابى اعمال و رفتارهاى خود
نپردازد، در زمره پیروان پیامبر گرامى اسلام (ص ) و اهل بیت آن حضرت به شمار نمى آید.
امام كاظم (ع ) در تبیین این نكته مى فرماید:
لیس منا من لم یحاسب نفسه فى كل یوم ، فان عمل خیرا استزاد الله منه و حمد الله علیه ، و
ان عمل شرا استغفر الله منه و تاب الیه ؛ (1) از ما نیست كسى كه هر روز به محاسبه و
ارزشیابى كارهاى خود نپردازد. پس اگر كار نیكى انجام داده است ، از خداوند متعال فزونى آن
را بخواهد، و خدا را بر موفقیتى كه به دست آورده است سپاس گوید؛ و اگر كار زشتى را مرتكب
شده است ، از خداوند، آمرزش آن را خواهد و توبه نماید.
با دقت در سخن امام كاظم (ع ) مى توان از آن ، سه نكته اساسى استنباط كرد:
خویش ، این نكته را متذكر مى شود كه غفلت از این امر موجب خروج از جرگه مؤ منان راستین
2. نكته دیگر این كه اگر نتیجه ارزشیابى مثبت بود، این نتیجه نباید موجب غرور فرد و در نتیجه
ركود او و بسنده كردن وى به وضعیت موجود باشد؛ بلكه به شكرانه این توفیق الهى ، بایستى
سپاس خداوند متعال را به جاى آورد، و از خدا توفیق بیش تر در ادامه راه را طلب نماید.
3. نكته اساسى دیگر آن است كه اگر نتیجه ارزشیابى منفى بود و براى شخص محرز گردید كه
در عملكرد او خطا و انحراف وجود داشته است ، باید به فكر اصلاح عملكرد و بهبود آن باشد. آن
حضرت مى فرماید اگر فرد پس از ارزشیابى متوجه شد كه عمل خلاف و خطایى انجام داده
است باید از خداوند متعال آمرزش خواسته و توبه نماید. بدیهى است كه توبه واقعى و حقیقى
آن است كه فرد بر ترك كار خطا و اصلاح و جبران آن تصمیم قطعى بگیرد.
در منابع و متون اسلامى ، دستور العمل هاى صریحى در مورد ارزشیابى فرد از اعمال خویش
وارد شده است .
رازهای موفقیت
روز اول از كارهايي كه ناچاري انجام دهي لذت ببـــر. نق زدن تنها تو را خسته تر مي كند و نمي گذارد كار را درست انجام دهي. اما اگر با موفقيت مانند يك دوست رفتار كني. مثل سایه همه جا به دنبالت خــــــواهد بود. روز دوم سعي كن كارهايت را از صميم قلب انجام دهي. نه به صرف اين كه ناچاري انجام دهي. بايد به كارت ايمان داشته باشي. يك جريان آب ضعيف ، تنها نيمي از باغچه را آبياري مي كند. روز سوم همه چيز را همانطور كه هست بپذير. خواستن تنها، چيزي را تغيير نمي دهد. خواستن، باد را از وزيدن باز نمي دارد و برف را به آب نبات تبديل نمي كند. اگر مي خواهي چيزها را بهتر از خودشان تبديل كني، با آنها همان گونه كه هستند مواجه شو. روز چهارم تمرين كن تا از درون شاد باشي. اجازه نده ديگران براي شاد كردن تو تصميم بگيرند. خودت رئيس كارخانة شادي سازي باش. روز پنجم ذهنت را همانند ابر سفيدي كه در آسمان است، آزاد كن. تلاش كن، اما نتايج كار را واگذار تا با هم كار بيايند براي ابر چه فرقي مي كند باد از كدام سو بوزد. چرا وقتت را براي چيزي كه در كنترل تو نيست، تلف مي كني؟ روز ششم وقتي تصميم به انجام كاري مي گيري، از خود نپرس : من چه مي خواهم ؟ بلكه بپرس : چه كاري به نفع همه است ؟ اگر به فكر منافع ديگران باشي، ديگران در كنارت كار خواهند كرد و كمكت خواهند كرد تا موفق شوي. روز هفتم هنگام تصميم گيري ابتدا نبايد بپرسي، از اين كار چه نفعي عايدم خواهد شد؟ پرسش درست اين است كه : چه كاري به نفع همه است؟ خانه زماني مستحكم خواهد شد كه همة ديوارهايش استوار باشند. روز هشتم وقتي كار به مشكل مي خورد، نه ديگران را سرزنش كن و نه خود را، انسان وقتي شنا ياد مي گيرد كه از فرو رفتن در آب نترسد. روز نهم براي موفقيت در هر كار، بايد ابتدا تصوير واضحي از نقشة كار داشته باشي. آن گاه، همان طور كه در باد شديد، نخ بادبادك را محكم نگه مي داري، بايد هدفت را هم به همان محكمي نگه داري. روز دهم اگر طرحي در عمل مشكل تر از آن شد كه فكر مي كردي، دلسرد نشو.همه چيز اين دنيا همين طور است، خصوصاً اگر ارزشمند باشد. لاجرم خود حبابي بيش نبود، زيبا اما توخالي. روز يازدهم مشكلات ما را قوي و به سمت پيروزي هاي بزرگ تر هدايت مي كنند. كوهنوردي آسان نيست، اما منظره اي هم كه از قله كوه ديده مي شود، بسيار زيباست. روز دوازدهم اراده ات را قوي كن. خود را وارد به انجام كارهايي كن كه برايت مشكل اند. سپس آنها را با جديت انجام بده. بعد از مدتي خواهي ديد كه اراده ات همانند گرزي فولادي سخت و درخشان شده است. روز سيزدهم با انرژي كامل روي كارهايت تمركز كن. شيشه هاي رنگي هنگام عبور نور از آنها بسيار زيبا و درخشان مي شوند. كارهايت را هم اگر با انرژي انجام دهي، شفاف و زيبا خواهند شد. روز چهاردهم هنگامي كه قصد انجام كاري را داري، از خود نپرس : ديگران آن را چگونه و با چه روشي انجام داده اند ؟ بلكه بپرس : چگونه مي توانم آن را درست و به بهتـــــــــرین وجه ممكن انجام دهم. اين را بدان كه همواره حقيقتي تازه در انتظار كشف شدن است. بدون احساس وجود اين حقايق، كريستف كلمب هرگز به آمريكا نمي رسيد و گراهام بل تلفن را اختراع نمي كرد. روز پانزدهم هر كاري را با جان و دل انجام بده. اگر شعاع انرژي ات را مانند ذره بيني كه نور خورشيد را متمركز مي كند، روي موانع تمركز دهي، هر مانعي كه سر راهت باشد خواهد سوخت. روز شانزدهم امروز را آغازي تازه بدان. چرا به چيزي كه ديروز اتفاق افتاده، يا انجام شده فكر مي كني؟ زندگي رودخانه اي است كه مدام به سمت آينده در جريان است. هيچ قطره اي از آن دوبار از زير يك پل رد نمي شود. كار را با روشي تازه انجام بده، بهتر از هميشه. روز هفدهم افكار و روياهايت را بسط بده. هنگامي كه در بيرون چمنزاري پهناور است كه از هر سو تا افق امتداد دارد. چرا خود را در آغل حبس كني. روز هجدهم نگذار افكار و ذهنياتت به صورت عادت درآيند. سعي كن هرگز در جا نزني.هر روز از زاويه اي تازه به كارها نگاه كن. زندگي يك صحنة پر از ماجراست. به اطرافت نگاه كن: نشانه هاي زيبايي وجود دارند كه به كشفيات تازه اشاره مي كنند. روز نوزدهم مهم ترين چيز احساسي است كه نسبت به كارت داري. وجود رنگ هاي تيره در يك تابلوي نقاشي. نشانة افسردگي نقاش آن تابلوست. رنگ هاي روشن، حاكي از وجود روشنايي و انرژي در زندگي نقاش آن تابلوست. هر كاري را با شادي انجام بده، تاديگران را هم شاد كني. روز بيستم زندگي مثل يك تاب است كه هم مي تــــــــــواند سرگرم كننده باشد و هم حال به هم زن. اگر هر بار كه تاب مي خوري احساس شگفتي كني، لذت تاب خوردن را احساس خواهي كرد. در زندگي هم هر بار كه كاري را انجام مي دهي، از انجام آن شگفتي احساس كن. روز بيست و يكم حرف حق را بپذير و كاري به گويندة آن نداشته باش. مثلاً اگر بوي دود را احساس مي كني و طوطي ات فرياد بزند كه : خانه آتش گرفت! آيا به مهمانهايت خواهي گفت : اين طوطي نمي فهمد چه مي گويد؟ روز بيست و دوم عقايد را با حقايق اشتباه نكن. حقيقت مانند دانة بادام است، و عقايد پوستة آن دانة بادام هستند. اگر به دنبال حقيقت هر چيز هستي، بايد پوسته را بكني، تا خود دانه را ببيني. روز بيست و سوم قبل از انجام هر كار مهمي، اول ببين چه احساسي نسبت به انجام آن داري. آيا آن كار را مهم مي داني؟ آيا واقعي به نظرت مي رسد؟ آيا به ديگران كمك مي كند؟ روز بيست و چهارم هنگام غليان احساسات، هيچ تصميم مهمي نگير. در اين صورت اشتباه خواهي كرد. اول درونت را آرام كن. ذهن مانند يك درياچه است. هنگام غليان احساس، درياچه مواج است. درياچه هنگامي نور ماه را منعكس مي كند كه آرام باشد. روز بيست و پنجم هنگام مواجه شدن با مشكلي يادت باشد كه حتماً راه حلي وجود دارد. زيرا هر چيز با جفتش به وجود مي آيد. بعد از هر سقوطي ، صعودي و بعد از هر شبي، روزي وجود دارد. ذهنت را روي راه حل ها متمركز كن. براي بيرون آمدن از يك اتاق بايد در را پيدا كني، نه اين كه به ديوارها فكر كني. روز بيست و ششم همواره از نعمتهايي كه زندگي به تو بخشيده است، شاد باش و به خاطر آنچه كه نداري گله مند نباش. ساختمان با سنگ هايي ساخته مي شود كه در دسترس اند، نه با سنگ هاي حياط خانة ديگران. روز بيست و هفتم سعي كن مثل ماشين خرابي كه خاموش نمي شود، دائماً در حال عذرخواهي نباشي. با اين كار توجه ديگران را به اشتباهاتت جلب خواهي كرد. تلاش كن كه بهترين را انجام دهي. آن گاه لبخند بزن و حركت كن. تنها خداوند كامل است. روز بيست و هشتم هر كار خيري كه در اين دنيا انجام دهي، بيش از هر كس به خودت كمك خواهد كرد، به تو قدرت و انرژي و درك بيشتر خواهد بخشيد. اگر خودت نقاشي كني، ديگران از تماشاي آن لذت خواهند برد. ضمن آنكه در حين كار تجربه ات هم در نقاشي بيشتر شده است. روز بيست و نهم براي عمل كردن از درونت فرمان بگير. براي تفكر از درونت راهنمايي بجو. زيرا درك و آگاهي را بايد دريافت كني و نمي تواني خودت خلق كني. زمين هنگامي گرم مي شود كه به سمت خورسيد متمايل باشد. روز سي ام هر چيز كه راست و درست باشد، به نفع تو و ديگران خواهد بود. خداوند بهتر از هر كس مي داند كه چه چيز به تو شادي واقعي مي بخشد. آيا يك گياه مي فهمد كه باد، آن را تقويت مي كند يا باران ملال آور باعث رشد گل هاي زيبا مي شود. روز سي و يكم هرگز مغرور نشو، زيرا غرور ميكروبي كشنده است. غرور به تدريج عقل را زايل مي كند و باعث مي شود هيچ كاري را بدرستي انجام ندهي.
پشت صحنه گوگل، شما را با واقعیت های غیرفنی دنیای دیجیتال آگاه می کند. در این گزارش، به بررسی اجمالی سیستم های کارمند یابی جالب گوگل به همراه شیوه های کسب و کار در گوگل می پردازیم. امیداست وب مسترهای جوان ایرانی، تجربه های تیوری خوبی را با مطالعه موفقیت های بزرگان وب، کسب کنند. 1) سیستم های کارمندیابی Google کارمندیابی یکی از مهم ترین مسایل در ضریب اثربخشی فعالیت فعالان صنعت دیجیتال در دهه اخیر شمرده می شود. هیچ شرکت موفقی بدون دستیابی به کارمندان موثر و موفق، گوی سبقت را از رقبا نگرفته است. مسیله کارمندیابی به همین دلیل، از مهم ترین فاکتورهای توسعه کسب و کار و از ظریف ترین شاخص های اثربخشی رهبری در سازمان دیجیتالی گوگل به شمار می رود. همان طور که در متون مدیریتی می خوانیم: کارمندیابی فرایندی است که توسط آن، افرادی که به نظر می رسد توانایی بالقوه ای برای عضویت در سازمان و انجام دادن وظایف محول دارند، شناسایی می گردند و موجبات جذب آنها توسط سازمان فراهم می شود. کارمندیابی فرایند واسطه ای است. یعنی متقاضی شغل و کارفرمایان، برای نخستین بار با یکدیگر روبرو می شوند تا طی فرایند(انتخاب-گزینش) توانایی واقعی آنها برای احراز شغل در سازمان تعیین گردد. کارمندیابی باید به گونه ای باشد که تعداد زیادی از داوطلبان واجد شرایط، متقاضی شغل شوند. فرآیند کارمندیابی در گوگل، فرآیندی بر اساس رفتارهای سیستم های باز است. سیستم های باز، سیستم هایی هستند که خروجی آنها، ورودی عنصر دیگری است و می توان برای آن مرز در نظر گرفت. یعنی با انتخاب کارمند در یک سیستم باز، می توان انتظار داشت که با انتخاب صحیح، قابلیت تصحیح، ترمیم و غنی سازی گروه های شغلی دیگر نیز با انتخاب درست یک کارمند، تامین می شود. کارمندیابی موثر، سینرژی گوگل را به طور فزاینده ای افزایش داده است و این افزایش، عاملی مهم در موفقیت این شرکت در یک دهه اخیر قلمداد می شود. به جز برخی از اعلان های شغلی مستقیم که گوگل برای پر کردن ظرفیت های شغلی خود در سایت ارایه می دهد، برخی از روش های کارمندیابی رهبران گوگل با سایر رقبای آنها در صنعت دیجیتال متفاوت است. مثلا، سالانه مسابقه ای را تحت عنوان مسابقه code jam ترتیب می دهند و از علاقه مندان به برنامه نویسی و طراحی زیرساخت های دیجیتالی از سراسر جهان درخواست می کنند تا در مورد برخی از مسایل مطرح شده، پاسخ هایی را کسب کنند و برای گوگل ارسال کنند. پاسخ ها در فرآیندی پردازش و در نهایت، جایزه 20 هزار دلاری سالانه گوگل، به برنده این مجموعه پرسش ها، اعطا می شود. برنده یا برندگان این جایزه، مستقیما به استخدام گوگل پذیرفته می شوند. راه جالب دیگری که این شرکت به آن اخیرا روی آورده است، تقریبا به همین شکل قبلی است. آنها پرسش هایی را در اینترنت مطرح می کنند که علاقه مندان می بایست برای طی کردن روند استخدامی خود، پاسخ هایی را برای آنها پیدا کنند. سپس، گروه های پاسخ دهنده صحیح، دعوت می شوند تا در یک امتحانی مثل امتحان GMAT یا هوش تحصیلی، شرکت کنند. افراد موفق در این آزمون ها که معمولا الکترونیکی نیز برگزار می شود، به دفاتر نمایندگی گوگل در کشورهای مختلف دعوت می شوند و توسط مدیران منابع انسانی گوگل، مصاحبه می شوند. پذیرفته شدگان در این مصاحبه، کارمندان آینده گوگل به شمار می روند. معمولا نخبه ترین افراد جوامع در این مصاحبه های پذیرفته و در در این فرآیند پیچیده، قبول می شوند. اگر شما متقاضی شغل مدیریت امور نرم افزاری در فلان دفتر گوگل باشید، باید یک فرد محقق، خلاق و نوآور باشید تا بتوانید به پرسش های ریاضی و روان شناسی و کامپیوتری مطرح شده گوگل، پاسخ دهید. البته برای بزرگان صنعت دیجیتال، ارزش یک مهندس متوسطی که بتواند خوب فکر کند و اهتمام به خلاقیت داشته باشد، بسیار بیشتر از یک استاد برنامه نویسی تک بعدی است! بیل گیتس، یک بار نفر اول دوره فوق لیسانس کامیپوتر دانشگاه هاروارد آمریکا را که یک نابغه در حل مسایل رایانه ای و ریاضی بود، فقط به خاطر آن که او نتوانست به پرسش: «تعداد پمپ بنزین های ایالات متحده آمریکا چقدر است؟» پاسخ دهد را در گزینش استخدامی رد کرد!! چرا که این نابغه در هنگام پاسخ دهی به این سوال، قبل از این که به جواب نمی دانم بسنده کند، باید کمی تحلیل ذهنی داشته باشد و برای مسایل فوری و غیرقابل پیش بینی، در فکر راه حل و یافتن عواملی موثر در یافت پاسخ باشد. چنین افرادی را سازمان های دیجیتالی بزرگ نیازمند هستند. چرا که همیشه کارمندان مستعد، باید منتظر مسایل غیرقابل پیش بینی در فرآیندهای کاری باشند که پاسخ دهی سریع و با حداقل هزینه، برای سازمان ها مهم است. رویکرد سازمان های جدید به استخدام چنین منابع انسانی باهوش و علاقه مند و خلاق، روز به روز در حال افزایش است. شاید عدم رویکرد استخدام رسمی 30 ساله، یکی از دلایل رویکرد جدید شرکت ها به در اختیار داشتن نیروهای خبره است و نه نیروهایی که به روش ثابتی عادت کرده اند و ارزش افزوده سازمان را کاهش می دهند. البته بنیادهای حمایت از کارگر، این برداشت را که منجر به استخدام های موقت و فرصت سازی کامل به نفع کارفرما و به ضرر کارگران می شود را محکوم می کنند. اما به هر حال، باید برای ارتقای خلاقیت در سازم آنها ، چند منظوره فکر و عمل کرد. رهبری گوگل، فرآیند کارمندیابی را مقوله ای حساس می داند و در استخدام افراد در سطوح مختلف سازمانی، متغیرهای زیادی را در خرده سیستم های استخدامی خود لحاظ می کند. چرا که کارمندهای شرکت می بایست براساس ماموریت شرکت، در گروه ها و تیم های غیرمتمرکز فعالیت کرده و از این رو، در قالب مدیریت ماتریسی پروژه های شرکت بیشترین کارایی را از خود بروز دهند. روند پاداش دهی به کارمندان موفق هم، بر خلاف سازمان ه ی سنتی که بیشتر بر اساس مرخصی ساعتی-روزانه یا پاداش های نقدی اندک است، با پاداش های سهامی یا ارتقای جایگاه شغلی و استفاده از بن های کارگزی چند منظوره و متنوع، مبتنی شده است. شمار زیادی از کارمندان گوگل پس از ورود گوگل به بازار بورس آمریکا، به ثروت های زیادی دست یافتند. اگر قرار بود پاداش آنها، عوامل سنتی در سازمان های امروزی بیشتر باشد، چنین درآمدی برای آنها فقط در خیالات می توانست سیر کند. جنبه عملی به خود نمی گرفت. توجه به سیستم های کارمندیابی گوگل در رهبری سازمان دیجیتالی گوگل، مقوله مهمی است که فعالان صنعت دیجیتال در کشور و حتی سازمان های سنتی که هنوز تجربه ورود به این عرصه را درک نکرده اند، بهتر است بخشی از فرآیند استخدامی خود را از این راه، دریافت کنند. به هر حال، همیشه بهترین انتخاب، از طریق آزمون های علمی و تخصصی چند ساعتی حاصل نمی شود. بقای سازمان ها در دنیای کسب و کار پرشتاب و متغیر امروزی، کارکنانی با خصیصه های تعریف شده جدید را طلب می کند که باید به آن اهمیت داد. گونه دیگری از این سیستم کارمندیابی نیز بر اساس مسابقات سالانه کد جم گوگل است. برنامه ریزان حاضر در این مسابقات باید تلاش کنند مشکلات نرم افزار آنلاین را زودتر از یکدیگر حل کنند. تعداد 100 نابغه نهایی انتخاب شده در این مسابقات با هزینه گوگل به نیویورک عازم خواهند شد تا در مسابقات قهرمانی code jam در ماه اکتبر هر سال شرکت کنند؛ این مسابقات فرصتی بسیار مناسب برای سریع ترین و مستعدترین متخصصان رایانه در جهان است تا در سطحی بین المللی با یکدیگر رقابت کنند. فینالیست های این مسابقات به ترتیب رده بندی 155 هزار تا 10 هزار دلار جایزه دریافت خواهند کرد؛ ثبت نام برای این مسابقات تا شروع دور انتخابی یعنی پنجم سپتامبر ادامه خواهد داشت. در چند سال اخیر، بیش از 14 هزار نفر از 22 کشور در مسابقات code jam گوگل شرکت کرده اند که شماری از این نوابع، به غول موتورهای جست وجوی وب، دعوت به کار می شوند. این وضعیت، بهترین راه کارمندیابی برای جذب افراد نخبه و خلاق و با انگیزه برای شرکتی مانند گوگل است. 2) پشت صحنه گوگل قطعا، پشت صحنه سناریوهایی که مغزهای گوگل از اوایل دهه نود میلادی تا کنون بر پایه آنها ، جهان دیجیتال را به تسخیر خود در آورده اند، به اندازه آگاهی از رفتار سازمانی این شرکت در خلق محصولات دیجیتالی، جذاب و خواندنی خواهد بود. الف) این ها، عاشق ریاضیات هستند! رانندگانی که به ریاضیات خود مطمین بودند و در ترافیک همیشگی بزرگراه شماره 101 که به «سیلیکون ولی» منتهی می شود، گیر می کردند، می توانستند وقت خود را با تامل در بیلبوردی که روی آن یک مسیله ریاضی نوشته شده بود، بگذرانند. کسانی که می توانستند عدد مورد نظر سوال کننده را دریابند، در واقع مبنای یک الگوریتم طبیعی را می یافتند. تعداد کسانی که روی این معما کار کردند و از عهده حل آن برآمدند، به وب سایتی رهنمون شدند تا مسیله ای دیگر را حل کنند و پس از حل این معما هم، صفحه ای دیگر به روی آنها گشوده می شد که از آنها می خواست تا مشخصات و سوابق کاری خود را ارسال کنند. اگر بیلبوردی می توانست روح یک شرکت را به تصویر بکشد، همین بیلبورد بود، زیرا آگهی دهنده ناشناس شرکت گوگل بود که محصول اصلی و مهم آن محبوب ترین موتور جست و جوی اینترنتی در جهان است. با این شوخی جسورانه، با اشتغالات ذهنی ریاضی، سادگی و این اعتقاد مبتکرانه که گوگل منزلگاه نوابغ است، بیلبورد از شرکتی سخن می گفت که فکر می کند جایگاه درست و به حقی را به عنوان رهبر و پیشروی صنعت فناوری به دست آورده است، موقعیتی که در 15 سال گذشته، مایکروسافت اشغال کرده بود. لحن بیلبورد گوگلی بود، چیزی که کارفرماهای گوگل علاقه دارند، بگویند. سخنگوی شرکت می گوید که این صفت «گوگلی»، جهان وطنی، تواضع، تفاوت و تشخیص متعادلی را به ذهن متبادر می کند. نمایشی مناسب و زیبا از گوگلی بودن «googly-ness» که در سخنرانی های امسال در لاس وگاس اجرا شد درحالی که روسای دیگر شرکت های فناوری به جایگاه سخنرانی در میان هیاهوی موسیقی راک و رقص نور وارد می شوند، گوگل کنسرت براندنبورگ شماره سه از باخ را پخش کرد، تا روسای شرکت به جایگاه وارد شوند. بیلبورد از این جهت گوگلی بوده، یعنی مانند صفحه اصلی گوگل، به لحاظ بصری به طور کامل ساده بود چنان که مراجعه کنندگان را درباره محتوای پیچیده آن به اشتباه می اندازد، یا اینکه، برای بیگانگان "گوگلی بودن"، به معنای آرزویی جسورانه و یک ماموریت است که شما را به پیشرفت جهان و یکی دانستن جهل با فضیلت فرا می خواند، عارضه اصلی این طرز فکر که در بیلبورد نشان داده شده است، بزرگ دانستن ریاضیات است. گوگل پیوسته درحال طرح جناس های عددی و معماهای ریاضی است. وقتی آنها در سال 2004 اسناد مربوط بازار سهام را پر می کردند، گفتند که آنها می خواهند 828/281/718/2 دلار سود به دست بیاورند که برابر با e میلیارد دلار است. علاقه به ریاضیات در گوگل، شاید از علاقه موسسان آن سرگیی برین و لری پیج ناشی می شود. برین که در روسیه متولد شده است پسر استاد آمار است و مادرش هم برای ناسا کار می کند و والدین لری پیج هر دو معلم رایانه هستند. راز موفقیت گوگل که آن را محبوب ترین موتور جست وجو در جهان ساخته است، درک این موضوع است که بی نظمی در اینترنت یک نظم ضمنی ریاضی دارد. لری پیج و سرگیی برین با شمارش، تنظیم و ارزیابی ساختارهای ارتباطی توانستند نتایج جست وجو را به هم مربوط و نزدیک کنند، کاری که هیچ موتور جست وجوی دیگری نتوانسته بود انجام دهد. تاکنون آنها این برتری را حفظ کرده اند. دانیل سولیوان، دبیر خبرنامه صنعتی آنلاین، گوگل را در صدر بهترین موتورهای جست وجو قرار داده است، پس از گوگل، یاهو (yahoo)، اسک (ASK) و MSN مایکروسافت در رتبه های دوم تا چهارم قرار دارند. تعداد بازدیدکننده های گوگل به طور نسبی هر ماه نسبت به سال گذشته در همان ماه افزایش پیدا می کنند. به استثنای AOL که از ورودی اینترنتی مانند فناوری جست وجوی گوگل استفاده می کند، در ماه مارس گوگل میزبان نیمی از کل جست وجوگران اینترنتی بوده است، سهم گوگل به استثنای AOL از کل جست وجوگران 43 درصد بود. مهارت و توانایی ریاضی دلیل نیمی از موفقیت های گوگل است: توانایی تبدیل همه جست وجوها به پول. برعکس شرکت های نرم افزاری مانند مایکروسافت که بخش اعظم درآمد آن از محل لیسانس است، گوگل در وهله اول یک بنگاه تبلیغاتی محسوب می شود. او آگهی های تبلیغاتی معمولی نمی فروشد. بلکه گوگل یک ژانر تبلیغاتی جدید و کارا به نام "پرداخت به ازای هر کلیک" ابداع کرده است. گوگل یک متن کوچک تبلیغاتی روی صفحات نتایج جست وجو قرار داده است، اما آگهی دهندگان فقط زمانی پول برای آن پرداخت می کنند که بازدیدکنندگان و کاربران اینترنتی به طور حتم روی آن متن کلیک کرده باشند و وارد آدرس آنها شده باشند. این سیستم روی صفحات نتایج جست وجو تا به حال خوب کار کرده و نیمی از درآمد گوگل را تامین کرده است، زیرا کلمات اصلی کاربران به گوگل اجازه می دهد تا آگهی های مناسب و مربوط به آن را روی صفحه قرار دهد. اما در عین حال این سیستم روی دیگر صفحات وب مانند بلاگ ها و مقالات روزنامه هم که به عنوان بخشی از شبکه گوگل امضا می شوند، جواب داده است. ب) آنها این گونه رشد کردند Keith H. Hammonds در مارچ 2003 در نشریه Fast ، 5 اصل مهم در پشت صحنه فعالیت های گوگل را در ارتقای کسب و کار در دنیای دیجیتال، با عنوان " آنها ، این گونه رشد کردند "، این چنین معرفی می کند: ▪ قانون شماره یک: به کاربران بستگی دارد در گوگل قانون مهمی وجود دارد، اگر ایده ای در سر داری که باعث بهبود نتیجه کار کاربران می شود، به ایده ات جامه عمل بپوشان.به استناد برخی برآوردها، گوگل میزبان سه چهارم جست وجوهای وب است. اما از آنجا که کامل نیست، تسلطش به اندازه کافی حوب نیست. به همین دلیل گوگل باید تفسیر درستی از جست وجوی کاربران ترک و فنلاندی خود داشته باشد، زب آنها یی که عبارات جست وجویشان بیشتر به جملات شبیه است، و یا در زبان ژاپنی که بین کلمات هیچ فاصله ای وجود ندارد. گوگل نه تنها باید معنی تک تک کلمات جست وجو شده را درک کند، که ارتباط بین این کلمات با دیگر کلمات و ویژگی آن کلمات را به عنوان یک شیی در صفحات وب نیز باید برای گوگل روشن شود. برای نمونه صفحاتی که عبارت جست وجو را به صورت پررنگ (bold) یا در گوشه بالا سمت راست نشان می دهند در لیست نتابج گوگل بالاتر از صفحاتی قرار خواهند گرفت که به آن اندازه، کلمه کلیدی را نمایان نکرده است. گوگل هنوز یک محصول دارد و آن موتور جست وجویش است. افراد برای جست وجو در وب به گوگل سر می زنند، و هدف اصلی از صفحات اینترنتی این پایگاه ان است که مطمین شود که کاربرانش از جست وجو دور نیافتاده اند. گوگل آنچه را که مردم مایل نیستند، به آنها نشان نمی دهد، چون در دراز مدت باعث شکست تجاری آنها خواهد شد. گوگل خود را به شیوه سنتی در معرض فروش قرار نمی دهد. در عوض، گوگل مشاهده می کند و می شنود. گوگل ارقام ترافیک جست وجوها را مشاهده می کند و ایمیل های رسیده را می خواند. در واقع، ده کارمند تمام وقت در گوگل مشغول خواندن ایمیل های رسیده از طرف کاربران هستند، و آنها را به کارکنان مناسبی از گوگل ارجاع می دهند یا خود، به آنها پاسخ می دهد. مونیکا هنزینگر، مدیر بخش تحقیقات گوگل می گوید: "تقریبا همه به بازخوردهای مخاطبان دسترسی دارند. ما همه می دانیم که بخش های مشکل سازکه کاربران از آنها گلابه دارند کدامند. نتیجه این که، گوگل از چنین ادراک منحصر به فردی که از مخاطبان خود دارد خرسند است و نیز از صداقت و مخصوص خود. گوگل کار برجسته ای را مدیریت کرده است : خوش آمدن به مزاق کاربران حرفه ای خوگرفته به اینترنت، بدون آنکه گوگل کاربران مبتدی را از دست بدهد. گوگل حتی به رفتار کاری کاربرانی که عباراتی چون " amazon.com" را برای دسترسی به سایت Amazon.com جست وجو می کنند، دوست دارد و به کار آنها کنجکاو است. چون، همه چیز به کار کاربران گوگل، بستگی دارد. گوگل می داند که چگونه کاری کند تا کاربران حرفه ای احساس خوبی داشته باشند". گوگل این کار را از ابتدای فعالیتش انجام داده است، هنگامی که لری و سرگیی، تکنولوژی گوگل را عرضه کردند. آنها از کاربران حرفه ای دعوت به عمل آوردند و به آنها احساسی بخشیدند که گویی در جای مخصوصی هستند. ▪ قانون شماره دو: دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شماست تفکر کار آزمایشگاهی در گوگل، به یک فرهنگ تمام عیار تبدیل شده و این فرهنگ، خود راز موفقیت های گوگل را به همراه داشته است. پروژه های آزمایشگاهی در قالب تیم های کوچک با پشتیبان های قوی، بهترین مسیر بالندگی را برای این شرکت به همراه داشته است. شعار " دنیا آزمایشگاه تحقیقاتی شما است" ، نشان می دهد که رهبران گوگل، سناریویی جهانی و واحدی برای استفاده از پتانسیل مادی و معنوی کشورهای مختلف جهان برای پیش برد طرح های آزمایشگاهی، دارند. ▪ قانون شماره سه: شکست پل پیروزی است و شکست بزرگ، پیروزی چشمگیر را به دنبال دارد لابراتوآرها بازتابی از یک عادت اشتراکی بین گوگل و کاربرانش است که اجازه می دهند تا یک محصول، قبل از عرضه نهایی، به تست جهانی گذاشته شود. این فرهنگ، در بسیاری از شرکت های موفق دنیای دیجیتال، مانند یاهو و مایکروسافت نیز دیده می شود. با این رهیافت، مردم متوجه می شوند که هر چیزی که گوگل برای مشاهده می گذارد، موفق نیست. با این سناریو، کاربران متوجه می شوند که همیشه، در بخشی از روند کاری مطالعاتی و تحقیقاتی گوگل، برای آنها سکانس هایی! در نظر گرفته شده است. آنها آزادند تا به گوگل اطلاع دهند که چه چیزی عالی است، چه چیزی نه، و چه چیزی ممکن است که یهتر کار کند. اکثر قریب به اتفاق سرویس های گوگل، یک نشانی پست الکترونیک را برای ارتباط فوری مخاطبان سرویس مورد نظر، با مسیولان تیم توسعه دهنده بخش مربوطه، ارایه و در دسترس کاربران قرار داده است. در تجارت جست وجو، شکست اجتناب ناپذیر است. و این شکست در محدوده ای است. یک جست وجوگر وب، حتی مثل گوگل، همیشه آنچه را که شما به دنبالش هستید را عرضه نمی کند. این نقص است، و این نقص، هم اجازه می دهد و هم مستلزم شکست است. و شکست پل پیروزی است. اما شکست های خوب، بهتر هم هستند. شکست های خوب دو ویژگی دارند. اولا شما می دانید که چرا شکست خورده اید، و شما چیزی دارید تا در پروژه ی بعدی تان به کار ببندید." وقتی گوگل آزمایش کرد که تصویر کوچکی از صفحه وب را در کنار نتایج جست وجو نمایش دهد، تاثیر این تصاویر بر زمان بارگذاری صفحات مشاهده شد. به همین دلیل است که در کل، گوگل حاوی تصاویر کمی است و حتی از تبلیغات تصویری در آن خبری نیست. ثانیا شکست های خوب سریع هم هستند. ▪ قانون شماره چهار: افراد شاخص توانایی مدیریت خویش را دارند گوگل بیش از هر چیز روی استخدام کردن نیروهای زبده، وقت می گذارد. گوگل، روزانه صدها رزومه از افرادی که مایلند در گوگل استخدام شوند، دریافت می کند. گوگل دو دسته از مهندسان را استخدام می کند، هر دوی آن دسته با هدف رسیدن به هنر شکست خوردن سریع استخدام می شوند. اولا، گوگل به دنبال افراد خطر طلب جوان است. وین روزینگ، معاون مهندسی گوگل می گوید: ما به دنبال افراد باهوش هستیم. افراد باهوشی که کارهای خارق العاده ای خارج از کارشان انجام دهند، چیزی فراتر از مسیر تکراری. اما همچنین گوگل ستاره ها را هم اجاره می کند، افراد دارای درجه دکترا از برنامه های علمی-کامپیوتری و لابراتوآرهای تحقیقاتی. برایان دیویسن، استاد دستیار در دانشگاه لی های و محقق برجسته می گوید: "به طور مداوم گوگل برنامه ریزی کرده است تا استخدام کند 90 درصد از متخصصان موتورهای جست وجو را در جهان". افراد دارای درجه دکترا (PhD) جزو انتخاب های گوگل هستند. آنها افرادی هستند که به اندازه کافی اطلاعات دارند برای اینکه به هدف بزنند. قبل از اینکه از موضوع دور شوند. ▪ قانون شماره پنج: حضور کاربران به معنی کسب درآمد است گوگل، واحدی به عنوان برنامه ریزی استراتژیک ندارد. رییس اجرایی (CEO)، اریک اشمیت حکم نکرده است که تکنولوژی های مهندسانش باید در محصولاتی که عرضه می کنند وجود داشته باشد. نوآوری در گوگل همچون تکنولوژی جست وجو، دموکراتیک است. هرچه ایده ای بیشتر باشد، کشش بیشتری داشته و از شانس بالاتری برخوردار خواهد بود. در دسامبر 2001، کریشنا بهارات یکی از محققان گوگل یک ایمیل داخلی را بین اعضای گوگل ارسال نمود و از آنها درخواست کرد تا اولین نسخه از سرویس پویای خبری اش را مشاهده کنند. بهارات یک موتور داخلی نوشته بود که به 20 منبع خبری هر ساعت سر می زد، و به طور اتوماتیک آخرین خبرها را در موضوعات خواسته شده ، همچون یک ویراستار سریع، جمع آوری می نمود. در گوگل، این ایده مورد توجه فرار گرفت. مخصوصا، ماریسا مایر، یک مهندس جوان به این ایده علاقه مند شد و به عنوان مدیر پروژه قرار گرفت. مایر، بهارات را با یک تیم مهندسی مرتبط کرد. و در عرض یک ماه و نیم، گوگل در سایت خود یک نسخه تقویت شده از دموی میتنی بر متن (text-base) را ارایه داد، که حالا با نام اخبار گوگل (Google News) شناخته می شود و به 155 منبع خبری و یک موتور جست وجو مجهز شده است. این سرویس خلاقانه در نشانی http://news.google.com قرار دارد. در عرض سه هفته پس از عرضه روی سایت، این سرویس 70 هزار کاربر را در روز جذب خود نمود. اکنون این سرویس گوگل، در زمره مشهورترین سرویس های خبری آنلاین پر مخاطب اینترنت است. یک دلیل که گوگل نوآوری های خود را در معرض عمومی قرار می دهد این است که ایرادات را به سرعت شناسایی کند. دلیل دیگر آن است که برنده ها را پیدا کند. برای بهارات و مایر، آن 70 هزار کاربر مقدمات لازم را برای ساختن بخش خبری در گوگل میسر کردند. مایر می گوید: "یک آزمایش عمومی یه شما کمک می کند که سریع تر گام بردارید، اگر این موضوع کارگر افتد، یک میل و علاقه داخلی در شما ایجاد می کند. و باعث می شود تا افراد به نقایص و مشکلات بیاندیشند." به زودی، مایر، دسته ای از مهندسان را برای افزودن حجم اخبار رهبری کرد. آنها منابع خبری را تا 4 هزار منبع توسعه دادند و مدت زمان به روز رسانی را از یک ساعت، به روز رسانی مداوم تبدیل نمودند. آنها موتوری را برنامه نویسی کردند که به اندازه کافی قدرتمند بود تا از حجمی که 5 برابر بزرگتر بود از حجم اولیه پشتیبانی کند. آیا بخش خبری گوگل یک محصول حقیقی است؟ نه کاملا. صفحه اصلی اش هنوز هم دارای نشان بتا (Beta) است تا زمانی خاص که گوگل تعیین می کند. خط مشی موثر شرکت برای اختراع، برخی از استفاده کننده گان را آزار می دهد. دنی سولیوان، ویراستار مجله سرچ انجین واچ (Search Engine Watch) و مفسر با نفوذ می گوید: "گوگل مخترعی بزرگ است. آنها به عرضه محصولات عالی خود ادامه می دهند. اما گوگل نیوز (بخش خبری گوگل) از تصمیم یک مهندس برای دسترسی به اخبار بوجود آمد. و حالا گوگل نمی داند که چطور از این محصول کسب درآمد کند." سولیوان به نکته مهمی اشاره کرد: در برخی موارد، تمام این محصول عالی باید سودی را بدست آورد. و این یک موضوع اخلاقی مهم،از انفجار دات کام بود: "پول درآوردن از چشم ها" تولید کردند به ایجاد معنی "انداختن پول درون گودال" هنگامی که مایر بحث می کند که "ترافیک به ما این فرصت را خواهد داد تا بدانیم" آیا اخبار یک موفقیت است، او این عبارت طولانی را می گوید که خالا هییت رییسه های بیکار که گمان می کنند که آنها اهلی کرده اند چرحه تجارت را. اما در گوگل ایجاد و دنبال کردن ترافیک برای سایت، احساس خوبی در انسان ایجاد می کند. و به فرهنگ شرکت نزدیک است و این منطق عملیاتی، در نظر بگیرید که: برای 18 ماه اول، گوگل از موتور جست وجوی خود حتی یک پنی هم درآمد نداشت. و تنها پس از آن بود که گوگل از یک فناوری عالی به یک فناوری عالی با تعداد محاطبان زیاد تبدیل شد. گوگل قادر بود تا آن ترافیک را در راه هایی که هم مبتکرانه و هم کاملا هماهنگ به نظر بیاید،بسته بندی کند. سرویس جست وجو، رایگان باقی می ماند. اما گوگل برای نمونه، تعداد زیادی از تبلیغات را برای کلمات کلیدی خاص فروخت. ( هیچ متعجب کننده نیست که، تبلیع سایت فست کمپانی (Fast Company)، در هنگامی که پرس و جوهای حاوی fast company جست وجو می شود در کادر تبلیغاتی دیده می شود.) تبلیغ دهنده ها تنها یک تعرفه خاص را پرداخت نمی کردند، یا حتی هزینه ای برای هر هزاربار نمایش. بلکه آنها پیشنهاد قیمت می کنند روی شرایط جست وجو. هرچه بیشتر یک تبلیغ دهنده بپردازد، به همان میزان تبلیغش بیشتر نمایش داده می شود. اما اگر بر روی آگهی کلیکی زده نشد، رتبه اش در طول زمان کم می شود، بدون توجه به مقدار پیشنهاد قیمتش. اگر یک تبلیغ مصرانه نامربوط باشد، گوگل آنرا حذف می کند: کارایی برای تبلبغ دهنده ندارد، خواست کاربران را در بر ندارد و از ظرفیت های سیستم می کاهد. این همانطوری است که در گوگل است. گوگل نیوز مخاطبان را جذب می کند در بین کارکنان آقای بهارات، پس ایجاد می کند پرش برای دامین عمومی. اگر کاربران کافی آنرا دوست داشته باشند، قدرت واقعی خواهد داشت با تبلیغ کنندگان. و ترافیک برای تبلیغ کنندگان ترافیک حتی بیشتری برای تبلیغ دهندگان ایجاد می کند. پس بله، مایر یک استراتژی درامدی داشت. یکی از ژانویه 2002، پیش از آنکه اولین نسخه گوگل نیوز عمومی شود. او نمی گوید که این استراتژی چیست، اما اگر این بخش از سایت به اندازه کافی مخاطب جلب کند، گوگل مسلما کاری برای تبلیغاتش انجام می دهد. و احتمالا سرویس را به پورتال ها و دیگر سایت های تجاری، بفروش خواهد رساند، درست مانند کاری که با موتور جست وجوی خود انجام داد. (هربار که لوگوی گوگل را در یک سایت می بینید، آن سایت حدودا 25 هزار دلار در سال برای خدمات جست وجو به گوگل می پردازد.) مایر می گوید: "اما ما هیچ عجله ای نداریم. ما بر آن متمرکز شده اینم تا گوگل نیوز را یک کالای عالی کنیم. تا اینکه متوجه شویم که آیا کالا کشش دارد یا نه، هیچ عجله ای برای اجرای برنامه های درآمدی نیست." در واقع این مسیله نشان می دهد که رفتار سازمانی گوگل برای توسعه سرویس هایش، با توابع اقتصادی مثل نرخ نهایی مصرف MRC(Marginal Rate to Consume) نیز همراه است. مایر می گوید: "شعار ما این است، هیچ چیزی مانند موفقیت و شکست روی شبکه نیست." به عبارت دیگر، اگر کاربران برنده شوند، آنگاه گوگل برنده است. یک دموکراسی دراز مدت. به هر حال، یک عامل مهم در پیروزی گوگل و سناریوی پشت پرده آن، تمایل شرکت به شکست است ● کلام اخر پیشرفت فقط با برنامه نویسان قوی حاصل نمی شود. هاستینگ خوب و دامنه خوب و پول، تضمین هیچ موفقیتی نیست. کارآفرینان جوان ایرانی اگر می خواهند در وب حرف هایی برای گفتن داشته باشند، باید با مدیریت سنتی، بازاریابی سنتی، کسب و کار به شیوه سنتی و مسایلی از این دست به خوبی آشنا باشند. این ها، زمینه های یک کسب و کار دیجیتالی موفق است که گوگل، آنها را به دنیا می آموزد. طریقه برخورد با منابع انسانی، هدایت صحیح آنها و استفاده از نبوغ افراد نابغه، مختصات حرکت یک سازمان دیجیتالی موفق را تشکیل می دهد. البته همه این مسایل را نباید انتظار داشت که دانشگاه به ما بیاموزد! نویسنده : علی محمد آقازمانی
"رندي گيج" را مسيح ميليونر مي خوانند زيرا او معتقد است كه فقير بودن يك گناه است و شما به دنيا آمده ايد تا ثروتمند باشيد. "رندي گيج" به سرتاسر دنيا سفر كرده تا مردم را در ساختن رؤياهايشان ياري رساند. داستان منحصر به فرد او ٬ تبديل شدن از حداقل دستمزد يك ظرفشور ساده به يك مولتي ميليونر ، بلاشك او را در تقسيم اين مفاهيم ٬ واجد شرايط مي نمايد. . قطعاٌ او آخرين پديده در سيستم سرمايه گذاري آزادي كه در آن هر شخص قادر خواهد بود يك ثروت عظيمي را رقم زند، نخواهد بود.
زندگينامه رندي گيج
زماني كه
زماني كه رندي در زندان به سر مي برد ، مردي به استعدادي ذا تي و نهاني در وجود او پي برد كه تا كنون در شخص ديگري ند يده بود اواحساس كرد اگر رندي روش خود رادر زندگي تغيير داده و در راه مثبت قدم بگذارد، مي تواند هر كاري را كه اراده كند به بهترين نحو ممكن انجام دهد و انسان موفقي شود. ازاين رو رندي را از اين مطلب آگاه كرد كه توانايي انجام كارهاي بسيار عظيمي را دارد . اين سخن تأثير بسيار زيادي بر ذهن رندي گذاشت و او را دگرگون ساخت . او شهامت و جرأتي مضاعف يافت و تصميم گرفت زندگي خود را از نو بسازد. زماني كه از زندان آزاد شد، دنيا در نظرش تغيير كرده بود. او تصميمش را گرفت تا آينده اي موفق براي خود بسازد. پس شروع به تلاش كرد: ازكارگري به عنوان ظرفشور يك رستوران آغاز كرد تا اكنون كه به يك مولتي ميليونر تبد يل شده است . اكنون زندگي او به اندازه اي خوب است كه اكثر مردم حتي در رؤياهايشان نيز نمي توانند تصور كنند . او يك انسان مولتي ميليونر و در عين حال بسيار خير خواه است و خدمات بشر دوستانه بسيار زيادي در سراسر جهان انجام مي دهد . او در زندگي به تمام آرزوهايش دست يافته و اكنون تنها يك آرزو بيشتر ندارد: رموزي را كه درباره موفقيت مي داند، با مردم جهان در ميان بگذارد. رندي تصوير سلامتي است. او در 47 سالگي در بهترين وضعيت جسماني قرار دارد. گويي كه يك جوان 25 ساله است.او سوار ماشين رؤيايي اش مي شود، در خانه رؤيايي اش زندگي مي كند، دو كمد بسيار بزرگ انباشته ازلباسهاي گران قيمت طراحي شده توسط بزرگترين و مشهورترين طراحان ايتاليايي و فرانسوي دارد و ... . مردم به او لقب" ناپلئون هيل عصر جديد" داده اند - البته ناپلئون هيل هيچگاه نتوانست به درجه اي از موفقيت كه رندي به آن رسيده است ، دست يابد ( نقل از " فورد سائكس " ) - رندي مؤلف پر فروشترين كتابهاي جهان نظير: 37راز موفقيت، توانگري را بر خود پذيرا باشيد، موفقيت ذهن، 7 قانون معنوي موفقيت و 101 كليد براي موفقيت شما، است كه به زبانهاي: آلماني، اسپانيولي، روسي، چيني، هلندي، نروژي، پرتغالي، كره اي، چك، اند ونز يايي، هندي ، اسلواك ، مقد وني و كروات ترجمه شده و جزو پر فروشترين كتاب هاي سال در كشورهاي مختلف بوده است. اما بايد توجه داشته باشيد كه رندي در يك چشم بر هم زدن ، به موفقيت در زندگي دست نيافته است . موفقيت او نتيجه سالها كار و تلاش سخت و مداوم است. او توانست بر ذهن نيمه هشيار خود تسلط يابد ؛ نقص هاي كار و نداشتن برنامه ريزي در زندگي را در خود كشف كند و اين موانع را از ميان بردارد . براي مدت بيشتر از 15 سال است كه رندي به مردم كمك مي كند تا محد ود يت باورها و عقايد خود را از بين برده و آنها را تبديل به باورهايي عميق و قدرتمند كنند تا به آرزوهاي خود دست يابند . تجربيات سازنده رندي در مورد غلبه بر فقر ، ترس و عد م اعتماد به نفس به شما كمك مي كند تا قد رت حقيقي ذهن خود را در جذ ب و نگهداري موفقيت د ر زند گيتان د رك كرده و آن را آشكار سازيد . داستان زند گي رندي - داستان ترقي از سلول زندان د ر نو جواني تا تبد يل شدن به يك مولتي ميليونر خود ساخته - الهام بخش زند گي ميليونها انسان در سراسر جهان است.
و اما قسمتهايي از كتاب سعادت :
".... درباره نويسنده...بيش از 15 سال است كه رندي گيج به مردم كمك ميكند كه باورهاي محدودكننده خود را تغيير داده و به رؤياهاي خود دست يابند. داستان زندگي "از فرش تا عرش" او، از دوران زندان رفتنش تا امروز كه ميليونري خودساخته تبديل شدهاست، الهامبخش انسانهاي بسياري در سراسر جهان بودهاست..."
.... اين بخش از كتاب را درحالي مينويسم كه سوار بر پرواز شماره 001 شركت هواپيمايي British Airway هستم كه به آن كنكورد هم مي گويند. من به اين ميگويم سعادت...هزينه سوارشدن به اين هواپيما، 12000 دلار است...خوب، آيا بهنظر شما پرواز با كنكورد، زيادهروي است؟ اگر چنين است به اين پرسشها پاسخ دهيد كه وقت شما چقدر ميارزد؟ آسايش شما چقدر ارزش دارد؟...آيا شما هم مانند بسياري از مردم مي باشيد كه از پرداخت 12000دلار براي سوارشدن به كنكورد احساس گناه ميكنيد و ميانديشيد كه اينهمه هزينهي اضافي بايد براي غذا دادن به بيخانمانها، هديه به كليسا، مداواي سرطان و غيره خرج شود؟ پايه اين تفكر آنجاست كه بهنظر شما فقط يك 12000 دلار وجود دارد.... و اين يعني كمبود آگاهي.....
.... خوار كردن خود يا ديگران براي كسي فايدهاي ندارد. اين دقيقاً اتفاقي است كه هنگام ازخودگذشتگي براي ديگران روي ميدهد. در كتاب ديگر خانم رند، از يكي از شخصيتهاي اصلي كتاب سؤال ميشود: "فاسدترين انسان، كدام است؟" شايد پاسخ او بيشتر مردم را متعجب ميكند. زيرا او به قاتل، متجاوز يا زناكار اشارهاي نميكند. او پاسخ ميدهد: "انسان بيهدف"....
.... اگر فقير هستيد ـ و تعريف من از فقر اين است كه دارايي شما كمتر از 10 ميليون دلار باشد ـ روزي چند ساعت را به تصديق و اذعان فقير بودن خود ميگذرانيد؟ آيا از اين حرفهاي احمقانه مانند: پولدارها روزبهروز پولدارتر ميشوند، پولدرآوردن نياز به سرمايه دارد و غيره ميزنيد؟ آيا درباره رئيس يا شركت خود بدگويي ميكنيد؟ آيا افرادي كه فقر را نشانه شرافت ميدانند دور خود گرد آوردهايد؟ چندنفر از دوستان شما درآمدي بيش از شما دارند؟ و اين سؤال بسيار مهم... آيا اكثر نگرانيهاي شما به پول مربوط ميشود (نگراني از پرداخت صورتحسابها، ازكجا پولدرآوردن و غيره) يا در فكر راههايي براي حفظ و افزايش ثروت فعلي خود هستيد؟ ....
.... حال ببينيم كاربرد اين مسائل در مورد شما چگونه است؟
در آغاز بايد عميقاً بپذيريد كه خود شما به طريقي موجب بروز همه پيشامدهايي هستيد كه در زندگيتان رخ ميدهند. حتي هولناكترين و ناخوشايندترين آنها.
البته مسلم است كه اين كار را آگاهانه انجام نميدهيد. ولي بههرحال انجام ميدهيد. هميشه فكر ميكردم ميخواهم سالم باشم. اما با داشتن حساسيت، كمردرد و بسياري مشكلات جسمي ديگر مدام در بيماري بهسر ميبردم. بسياري از بيماريهايم ارثي بودند. يا حداقل اينگونه فكر ميكردم...در آن زمان اظهار عشق و يا دريافت آن از ديگران برايم سخت بود. نميتوانستم كسي را در آغوش بگيرم و به او بگويم "دوستت دارم" و يا بهنوعي احساساتم را بروز دهم....
.... هرچه بتوانيد رويدادها و خواستههاي خود را واقعيتر مجسم كرده و آنها را در تصور خود قويتر حك كنيد، ضميرناخودآگاه شما سريعتر ميتواند آنها را در عالم واقع بهظهور برساند. پس كاري كه بايد انجام دهيد ايناست كه تا آنجا كه ميتوانيد حواس خود را بر موضوع متمركز كنيد....
.... اگر بهموردي منفي چسبيده باشيد، جايي براي ورود موارد مثبت به زندگي شما باقي نميماند. ازاينرو وقتي مردم نزد من ميايند و از نرسيدن به سعادت شكوه ميكنند، اولين سؤالي كه از آنها ميپرسم اين است كه:
به چهچيزي در زندگي چسبيدهايد كه در واقع بايد رهايش كنيد؟
...همين قانون در جنبههاي ديگر زندگي سعادتمندانه نيز صدق ميكند. اگر كفش نو ميخواهيد، كفش كهنه خود را دور بيندازيد. اگر لباسهاي نو ميخواهيد، كمد خود را خلوت كنيد و لباسهايي كه ديگر نميپوشيد را به نيازمندان ببخشيد....
.... همهچيز در سعادت برمبناي معادلهي ارزش در برابر ارزش است. ولي نكتهي جالب آن اينجاست كه هرچه بدهيد حداقل ده برابر بيشتر بهسوي شما بازميگردد. معادلهاي از اين بهتر پيدا نميشود. نميتوانيد از زير بخشش به كائنات شانه خالي كنيد. هرچه بيشتر بدهيد، بيشتر دريافت ميكنيد. من دهسال سعيكردم كه از بخشش در راه خداوند فرار كنم ولي فايدهاي نداشت. ولي اكنون كه اين كار را ميكنم هرسالي كه ميگذرد بيشتر از سال قبل، اجر و پاداش دريافت ميكنم. نام ديگر اين قانون "قانون كاشت و برداشت" است....
سوسكها سريعترين جانوران 6 پا ميباشند. با سرعت يك متر در ثانيه. -خرگوشها و طوطي ها بدون نياز به چرخاندن سر خود قادرند پشت سر خود را ببينند. -كرگدنها قادرند سريعتر از انسانها بدوند. -هيچ پنگوئني در قطب شمال وجود ندارد. -مادر و همسر گراهام بل مخترع تلفن هر دو ناشنوا بوده اند. -كانادا يك واژه هندي به معني “روستاي بزرگ” ميباشد. -10 درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باكتريها تشكيل ميدهند. -11 درصد جمعيت جهان را چپ دستان تشكيل ميدهند. -از هر 10 نفر، يك نفر در سراسر جهان در جزيره زندگي ميكند. -98 درصد وزن آب از اكسيژن تشكيل يافته است. -يك اسب در طول يك سال 7 برابر وزن بدن خود غذا مصرف ميكند. -رشد دندانهاي سگ آبي هيچگاه متوقف نميگردد. -قلب والها تنها 9 بار در دقيقه ميتپد. -چيتا قادر است در حداكثر سرعت خود گامهايي به طول 8 متر بر دارد. -شمپانزه ها قادرند مقابل آينه چهره خود را تشخيص دهند اما ميمونها نميتوانند. -عمر سنجاقكها تنها 24 ساعت ميباشد. -مدت زمان گردش سياره عطارد بدور خود دو برابر مدت زمان گردش آن بدور خورشيد ميباشد. -روشنايي قرص كامل ماه 9 برابر هلال ماه ميباشد. -يك خرس بالغ قادر است با سرعت يك اسب بدود. -قلب يك جوجه تيغي در حالت عادي 190 بار در دقيقه ميزند كه در دوران خواب زمستاني به 20 بار در دقيقه كاهش مي يابد. -اسبها قادرند در حالت ايستاده بخوابند. -كانگروها قادرند 3 متر به سمت بالا و 8 متر به سمت جلو بپرند. -قلب ميگو در سر آن واقع است. -گونه اي از خرگوش قادر است 12 ساعت پس از تولد جفت گيري كند. -يك كوه آتشفشان قادر است ذرات ريز و گردوغبار را تا ارتفاع 50 كيلوكتري به فضاي اطراف پرتاب كند. -داركوب ها قادرند 20 بار در ثانيه به تنه درخت ضربه بزنند. -سالانه 500 فيلم در امريكا و 800 فيلم در هند ساخته ميگردد. -آدولف هيتلر گياهخوار بوده است. -تمامي پستانداران به استثناي انسان و ميمون كور رنگ ميباشند. -عمر تمساح بيش از 100 سال ميباشد. -تمام قوهاي كشور انگليس جزو دارايي هاي ملكه انگليس ميباشند. -موريانه ها قادرند تا 2 روز زير آب زنده بمانند. -مزه سيب، پياز و سيب زميني يكسان ميباشد.و تنها بواسطه بوي آنهاست كه طعم هاي متفاوتي مي يابند. -فيلها قادرند روزانه 60 گالن آب و 250 كيلو گرم يونجه مصرف كنند. -جغدها قادر به حركت دادن چشمان خود در كاسه چشم نميباشند. -80 درصد امواج مايكرو ويو تلفنهاي همراه بوسيله سر جذب ميگردد. -قد فضانوردان هنگامي كه در فضا هستند 5 تا 7 سانتي متر بلنتر ميگردد. -بلژيك تنها كشوري است كه فيلمهاي غير اخلاقي را سانسور نميكند.
هرچقدر استراتژي جامعي براي بازاريابي داشته باشيد، باز از دانستن نكاتي جهت هدف گيري دقيق مشتريان محصولات و خدمات تان بي نياز نخواهيد بود. در ذيل يكصد نكته بازاريابي براي كليه كسب و كارهاي خرد و كلان ارائه مي گردد.
ايده هاي كلي 1- نگذاريد روزتان بدون پرداختن به حداقل يك فعاليت بازاريابي شب شود. 2- درصدي از درآمد ناخالص خود را به عنوان بودجه ساليانه بازاريابي تعيين كنيد. 3- هر سال اهداف خاص بازاريابي را تعيين و هر سه ماه يك بار آنها را ارزيابي و تنظيم نماييد. 4- يك پوشه براي نگهداري ايده هاي بازاريابي اختصاص دهيد. 5- هر روز و هر ساعت كارت ويزيت را همراه تان داشته باشيد. 6- يك سنجاق سينه شخصي با آرم شركت تان طراحي كنيد و در جلسات به كت خود بزنيد.
بازار هدف 7- نسبت به تحولاتي كه شايد روي بازار هدف، محصول يا استراتژي بازاريابي شما تاثير بگذارد، هوشيار باشيد. 8- مطالعات تحقيق بازاريابي درباره حرفه، صنعت، محصول و گروه هاي بازار هدف خود را بخوانيد. 9- آگهي هاي رقباي خود را گردآوري كنيد و با مطالعه آنها، اطلاعاتي درباره استراتژي، ويژگي ها و مزاياي محصولات آنها به دست آوريد. 10- از مشتريان بپرسيد چرا شما را انتخاب كردند و خواستار توصيه هايي براي بهبود كيفيت شويد. 11- از مشتريان سابق بپرسيد چرا شما را رها كردند. 12- بازار جديدي شناسايي كنيد. 13- به يك فهرست پستي مربوط به حرفه تان بپيونديد.
توسعه محصول 14- يك خدمت، تكنيك يا محصول جديد ارائه دهيد. 15- نسخه اي ساده تر، ارزان تر يا كوچك تر از محصول يا خدمت خود پديد آوريد. 16- نسخه اي شكيل تر، گران تر، سريع تر يا بزرگتر از محصول يا خدمت خود ارائه دهيد. 17- خدمات خود را بهنگام كنيد.
آموزش، منابع و اطلاعات 18- يك تيم مشاوره در زمينه بازاريابي و روابط عمومي مركب از همكاران و صاحبان كسب و كارهاي مشابه را گردهم آوريد و به تبادل انديشه و مسائل صنفي بپردازيد. 19- براي كاركنان خود يك صندوق پيشنهادات بگذاريد. 20- در سمينارهاي بازاريابي حضور يابيد. 21- كتاب هاي بازاريابي را بخوانيد. 22- مشترك نشريات مكتوب و اينترنتي بازاريابي شويد. 23- هرماه يك جلسه بازاريابي با كاركنان يا مباشران خود بگذاريد تا درباره استراتژي و وضعيت بازار بحث كنيد و ايده هاي تازه بگيريد. 24- به انجمن يا سازمان هاي مرتبط با حرفه تان ملحق شويد. 25- يك پوشه را براي يافتن طراح، نويسنده و ساير حرفه اي هاي بازاريابي كنار بگذاريد. 26- يك مشاور بازاريابي جهت همفكري استخدام كنيد. 27- «سفري خلاق» به شهر يا كشوري مترقي داشته باشيد تا تكنيك هاي بازاريابي آنجا را ياد بگيريد.
قيمت گذاري و پرداخت 28- ساختار قيمت گذاري تان را تجزيه و تحليل كنيد و ببينيد كجاي آن نياز به اصلاح و تنظيم دارد. 29- به مشتريان امكان دهيد با كارت اعتباري پرداخت كنند. 30- به مشتريان ثابت، تخفيف دهيد. 31- شگردهاي معامله پاياپاي را بياموزيد. به اعضاي برخي باشگاه ها، گروه هاي حرفه اي و سازمان ها در مقابل تبليغ محصولات و خدمات شما در نشريات شان تخفيف بدهيد. 32- براي «پرداخت هاي سريع» و نقد، تخفيف قائل شويد و از مشتريان ثابت به صورت قسطي پول بگيريد.
ارتباطات بازاريابي 33- براي مشتريان كنوني و بالقوه تان يك خبرنامه منتشر كنيد. 34- بروشوري از محصولات و خدمات تان را چاپ كنيد. 35- همراه بروشورهاي خود يك برگه نظرسنجي بگنجانيد كه پول تمبرش را شما پرداخته ايد. بدين ترتيب مي توانيد بازخورد ارزشمندي از مشتريان دريافت كنيد. 36- يادتان باشد كارت ويزيت درون جعبه كارايي ندارد، حتما آن را پخش كنيد. به هر مشتري بالقوه دو كارت ويزيت و بروشور بدهيد تا يكي را نگه دارد و ديگري را به دوستانش بدهد. 37- براي هركدام از بخش هاي بازار هدف تان يك كارت ويزيت و بروشور خاص طراحي كنيد، (مثلا يكي براي سازمان ها و نهادهاي دولتي و يكي براي كاسب كارها و مصرف كنندگان) 38- يك پوستر يا تقويم با آرم شركت تان چاپ كنيد و به مشتريان هديه بدهيد. 39- روي سربرگ، برگه هاي فاكس يا صورتحساب، شعار يا جمله اي در وصف فعاليت خود به چاپ برسانيد. 40- در بروشورهاي خود نظرات مثبت مشتريان درباره كالا و خدمات خود را به چاپ برسانيد. 41- يك فهرست پستي جديد را امتحان كنيد. اگر به ثمر ننشست، آن را به فهرست هاي كنوني پست مستقيم خود بيافزاييد يا به فكر كنار گذاشتن فهرستي بيافتيد كه توقعات شما را برآورده نمي كند. 42- براي بازاريابي به شيوه پست مستقيم از پاكت هاي رنگي يا بزرگ استفاده كنيد يا نامه هايي را روي كاغذ سفيد بدون خط بفرستيد تا كنجكاوي گيرنده را برانگيزد.
رابطه با رسانه ها 43- از انتشار نشريات جديد متوجه شويد تا اخبار خود را به رسانه و فرد مناسب بفرستيد. 44- در روزنامه هاي عادي يا اقتصادي و نشريات تخصصي مطلب بنويسيد. 45- مقاله اي به قلم خود چاپ كنيد و نسخه هاي آن را براي همكاران تان بفرستيد. 46- در تنظيم اخبار فعاليت شركت خود كوشا باشيد و آنها را به موقع و چندين بار براي مطبوعات ارسال كنيد. 47- يكصدمين، پانصدمين يا يكصد هزارمين مشتري خود را در مطبوعات معرفي كنيد. 48- يك جايزه ساليانه به راه اندازيد و آن را در بوق و كرنا كنيد. مثلا مي توانيد به بهترين كارمند سال شركت يا سازمان خود جايزه بدهيد. 49- در زمينه رسانه و روابط عمومي آموزش ببينيد يا مطالبي درباره آن بخوانيد. 50- در برنامه هاي راديويي و تلويزيوني حضور يابيد. 51- در مورد صنعت يا تخصص خود سفارش يك برنامه تلويزيوني بدهيد و آن را به شبكه محلي خود بدهيد تا به عنوان يك برنامه عادي پخش كند. 52- نامه اي به سردبير روزنامه يا مجله محلي تان بنويسيد و او را به ناهار دعوت كنيد. 53- اخبار خود را همراه عكس مربوطه به مطبوعات بفرستيد. 54- مرتبا روزنامه ها و مجلات را براي يافتن فرصت هاي روابط عمومي بخوانيد. 55- براي مطبوعات مقالات «راهنما» درباره حوزه تخصصي كسب و كارتان بفرستيد. 56- در صنعت خود تحقيق كنيد و پس از كشف يافته اي مهم، آن را در اختيار مطبوعات بگذاريد.
خدمات مشتري و رابطه با مشتري 57- از مشتريان تان بخواهيد كه بازگردند. 58- تماس هاي تلفني مشتريان را بدون فوت وقت پاسخ دهيد. 59- روي دستگاه پيامگير تلفن، اطلاعات مهم مانند ساعات كار شركت، مكان و فرد پاسخگو را ضبط كنيد. 60- روي دستگاه پيامگير تلفن، پيامي بيادماندني يا «نكته روز» را ضبط نماييد. 61- براي مشتريان تان نمايش يا هر رويداد جالب ديگر را سازماندهي كنيد يا بليت تئاتر و سينما و... برايشان بفرستيد. 62- در دفترتان با حضور مشتريان يك سمينار برگزار كنيد. 63- تشكرنامه هاي دستنويس خوش خط براي مشتريان بفرستيد. مي توانيد براي جشن تولدشان يا ساير مناسبت هاي سال، كارت تبريك ارسال كنيد. 64- مقالات جالب را كپي كنيد و همراه كارت ويزيت و بروشورتان براي مشتريان كنوني يا بالقوه بفرستيد. 65- بخشي از وب سايت خود را به مشتريان اختصاص دهيد. 66- هرازگاهي دكور محل ملاقات خود با مشتريان را از نو طراحي كنيد.
شبكه رابط ها و تبليغ دهان به دهان 67- به يك اتاق بازرگاني يا ساير سازمان هاي مرتبط بپيونديد. 68- بروشور خود را براي اعضاي سازمان هايي كه عضويت شان را داريد، بفرستيد. 69- در ايام تعطيل، ميهماني تجاري بگيريد. 70- پس از شركت در يك همايش، براي شركت كنندگان آن نامه بفرستيد.
تبليغات 71- در فصل هاي اوج فعاليت تجاري براي كسب و كارتان تبليغ كنيد. 72- يك شماره تلفن راحت و بياد ماندني بگيريد. 73- براي سايت اينترنتي خود، آدرس بيادماندني انتخاب كنيد و آن را در كليه ارتباطات بازرگاني قيد نماييد. 74- از طريق پست مستقيم، كسب و كار خود را مشتركا با ساير حرفه اي ها تبليغ كنيد. 75- در يك دايركتوري ويژه يا كتاب زرد تبليغ نماييد. 76- به منظور دستيابي به بازارهاي خارجي، آگهي دو يا چند زبانه چاپ كنيد. اين آگهي را در نشريه اي پرمخاطب قرار دهيد. 77- به مشتريان خود هداياي تبليغاتي نظير خودكار، پدماوس يا ماگ بدهيد. 78- درون پاكت نامه يا مرسولات پستي، چيزي برجسته بگذاريد تا كنجكاوي گيرنده تحريك شود. 79- مقابل پياده روي دفترتان به كمك ليزر يك پيام تبليغاتي بتابانيد. 80- برچسب هاي جالبي براي نصب روي شيشه اتومبيل طراحي و بين مشتريان توزيع كنيد. 81- آگهي هاي خود را كدگذاري و نتايج شان را دنبال كنيد. 82- تابلو ساختمان تان و تابلوهاي راهنماي داخلي و خارجي آن را بهبود ببخشيد. 83- اگر فكر مي كنيد آرم شركت شما منسوخ شده، آن را از نو رنگ آميزي كنيد. 84- حامي مالي يك مسابقه ورزشي يا برنامه راديويي و تلويزيوني شويد.
رويدادهاي ويژه 85- در نمايشگاه هاي مربوط به حرفه تان، حتما يك غرفه بگيريد. 86- همراه سازمان هاي غيرانتفاعي، مانند موسسات حمايت از كودكان معلول، اسپانسر يك برنامه يا ضيافت شويد. 87- در دبيرستان ها سخنراني كنيد و به دانشجويان درباره حرفه آينده شان توصيه كنيد. 88- خياباني در منطقه جغرافيايي تان انتخاب و اعلام كنيد كه نظافت آن را سازمان يا شركت شما برعهده مي گيرد. رهگذران با ديدن نام و آرم شما، متوجه اقدام پسنديده تان خواهند شد. 89- بخشي از وقت و پول خود را به سازمان هاي خيريه يا غيرانتفاعي اختصاص دهيد و نتايج آن را در مطبوعات به چاپ برسانيد. 90- يك سي دي يا فيلم آموزشي درباره خدمات خود تهيه كنيد. 91- كتاب تاليف كنيد.
ايده هاي فروش 92- روزنامه ها و نشريات تخصصي را براي به دست آوردن فرصت هاي تازه تجاري و آگاهي يافتن از عزل و نصب هاي شركت ها بخوانيد. 93- شعارها و استراتژي هاي بازاريابي تان را به اطلاع وكيل، حسابدار، بانكدار، تعميركار و كانون تبليغاتي تان برسانيد و بدين ترتيب نيروي فروش خود را به رايگان گسترش دهيد. 94- ساعات فعاليت خود را افزايش دهيد. 95- حتي در ايام تعطيل گروهي را جهت ارائه خدمات به مشتريان اختصاص دهيد. 96- نمونه هاي محصولات خود را در دفترتان به نمايش بگذاريد. 97- به مشتريان سابق تلفن بزنيد يا برايشان نامه بفرستيد تا آنها را دوباره جذب كنيد. 98- از طريق اينترنت سفارش بگيريد. 99- به مشتريان اينترنتي خود اطمينان دهيد كه سيستم امنيتي سايت شما قابل اعتماد است. 100- از زمان پاسخگويي به سفارش ها بكاهيد و روند سفارش مجدد را تسهيل كنيد.
رزومه چيست؟ * رزومه سندي است كه به طور فردي تنظيم ميشود و تمركز اصلي آن بر روي سابقه ي كاري شخص است. * رزومه به طور مختصر تجربيات كاري و مهارت ها و تحصيلات و صلاحيت هاي فرد را برجسته و پر رنگ مي سازد. * به گونه اي تنظيم مي شود كه تاثير اوليه مطلوبي ايجاد كند. * ابزاري قوي در جهت دادن به نتيجه مصاحبه است.
رزومه برگه تقلب شما براي مصاحبه است!
رزومه تبليغي براي شماست براي فراهم كردن يك مصاحبه!
رزومه موارد زير نيست: * شرح زندگي شخصي * ليست كاملي از تجارب كه شامل اطلاعات نامربوطي است. * به گونه اي تنظيم شود كه نياز به خواندن كامل داشته باشد نه مطالعه سطحي (استفاده از عبارات به جاي جملات) * جايي براي ارتكاب اشتباهات، فرمت هاي نامعمول، دستور زبان ضعيف يا سبك نا معين و بي هدف
هدف رزومه اين است كه:
* صلاحيت هاي حرفه اي فرد را برجسته و پر رنگ كند. * تجربيات تحصيلي و حرفه اي شخص را تشريح كند. * پتانسيل هاي فرد را نمايش دهد و آشكار كند. * اجازه ورود شما را به اتاق كار فرما كسب كند!
* نام، نشاني، شماره تلفن و email و … (آوردن عكس معمولا توصيه نمي شود.) * اهداف (اختياري) * چكيده كار حرفه اي و صلاحيت ها (profile) * تحصيلات * تجارب * موارد ديگر مانند جوايز، انتشارات و …
ساختار رزومه
* هدف o در بخش هدف بايد عباراتي هدفمند آورده شود كه آشكارا، نوع كاري كه مي جوييد را بيان دارد. o اهداف خوب بايد بسيار دقيق تعريف شوند. o بيان اهداف اختياري است.
* عناصر رزومه
o اين بخش جمع بندي از مهارت ها و دانش و دستاورد هاي مرتبط شما است. o دقيق باشيد. اين قسمت را با كاري كه جستجو مي كنيد هماهنگ سازيد. o چنانچه اين قسمت خوب نوشته شود مي تواند كمك زيادي به كارفرما جهت تمركز بر روي نقاط قوت شما كند. o در مورد آنچه پيشنهاد مي كنيد خوب فكر كنيد.
* چكيده اي از صلاحيت ها و مهارت ها (profile)
* تحصيلات o شامل مدارجي كه كسب كردهايد. (در صورتي كه در حال گرفتن مدركي هستيد زماني كه انتظار مي رود اين مدرك را كسب كنيد ذكر كنيد) و تماريني كه در هر زمينه اي انجام داده ايد (از جمله پروژه هاي درسي) و تقديرنامه ها و جوايزي كه در دوران تحصيل كسب كرده ايد است. (هر كدام از اين موارد، ذيل دوره كسب مدرك تحصيلي مرتبط آورده مي شوند.)
* تجارب o در مورد تجارب كه در دوران كاري خود كسب كرده ايد بحث كنيد نه در مورد سابقه كاري خود در ارگان هاي مختلف! o دوره هاي كارآموزي و سمت هايي را كه برايشان حقوق نگرفته ايد، اگر مرتبط هستند ذكر كنيد. o از عباراتي مانند “مسئوليت ها عبارتند از” يا “شرح وظايف” پرهيز كنيد. o بيان آنچه انجام داده ايد تا حد امكان موجز باشد. o شما همچنين مي توانيد قسمت “ تجارب ” را پيش از بخش تحصيلات بياوريد.
* برخي قسمت هاي اضافي/اختياري o عضويت و رهبري گروه هاي كاري حرفه اي o فعاليت ها و رهبري هاي گروهي o مهارت هاي كار با كامپيوتر o انتشارات يا ارائه ها o اطلاعات اضافي ديگر o جوايزي كه كسب كرده ايد در صورت ارتباط
انواع قالب هاي رزومه:
* رزومه زماني (chronological) * رزومه عملكردي (functional) * رزومه تركيبي (combinational) * رزومه فني (technical)
* رزومه زماني o خواناتر است و معمول ترين نوع رزومه است. o تجارب كاري و تحصيلي به ترتيب معكوس از لحاظ زماني آورده مي شوند. o در صورتي كه بيشتر پيشينه ي تحصيلي و كاري شما در رابطه با هدف جديدتان باشد، اين نوع رزومه بسيار موثر خواهد بود.
قالب هاي رزومه
* رزومه عملكردي o تكيه بر روي توانايي ها و مهارت هاست نه بر تاريخ انجام كارها و مشاغل قبلي. o مهارت هايي كه براي انجام كار مورد نظر شما نياز است و آنها را داريد ليست كنيد. o به شما امكان مي دهد بر مهارت هايي كه از طريق فعاليت هاي داوطلبانه يا جنبي به دست آورده ايد تمركز كنيد. o معمولا توسط كساني كه تحصيلات و كار حرفه اي آنها در ارتباط مستقيم با هدف فعلي آنها نيست، استفاده مي شود.
* فرم تركيبي o از عناصر فرم زماني و عملكردي استفاده كنيد. o بر روي مهارت ها و توانايي هاي خود تاكيد كنيد. o شامل توضيحي در مورد مشاغل و تجارب قبلي شماست. o اگر هدف جديدتان داراي چندين مولفه است (براي مثال تحقيق، مديريت، تجارت و امور اجرايي) اين نوع رزومه موثرتر خواهد بود.
* رزومه فني o به عنوان يك اصطلاح براي تشريح رزومه اي استفاده مي شود كه براي موقعيت هاي فني تهيه مي شود. (براي مثال علوم يا مهندسي كامپيوتر) o مي توان از هر ۳ قالب ديگر استفاده كرد ولي بايد بر مهارت هاي فني مثل زبان هاي برنامه نويسي كامپيوتري خاص يا مهارت هاي آزمايشگاهي تاكيد كرد. o در صورتي كه ميانگين معدل دانشگاهي شما از ۱۶ بالاتر است آنرا ذكر كنيد.
ده نكته در نوشتار رزومه
به عنوان ابزاري مهم در يافتن شغل خود بخش قابل توجهي از وقت و انرژي خود را صرف اين قسمت كنيد.
نكته يكم
* دانش فني خود را جزء به جزء بيان كنيد.
نكته دوم
* تا جايي كه مي توانيد از لغاتي استفاده كنيد كه ضمن جلب توجه كار و تجربيات دانشگاهيتان را منعكس كنند. لغاتي كه در رزومه ي شما مي آيند بايد با دقت انتخاب شوند به گونه اي كه مهارت ها و تجارب شما را به استخدام كنندگان معرفي كنند.
نكته سوم
* صلاحيت هاي خود را به ترتيب از مربوط ترين تا بي ارتباط ترين ليست كنيد. * تنها هنگامي با ذكر درجه و مدارك دانشگاهيتان آغاز كنيد كه با شغلي كه مي جوييد مربوط باشند. * اگر كاري را كه ميجوييد قبلا در شغل ديگري تجربه كرده ايد، حتما در آغاز ذكر كنيد. * از پايبندي متعصبانه به رعايت ترتيب زماني در ذكر تجاربتان پرهيز كنيد.
نكته چهارم
* هرگاه ممكن است تجارب خود را با اعداد و ارقام بيان كنيد. * اعداد و ارقامي مثل: ميزاني از بودجه كه ذخيره كرده ايد، افزايش بهره، تعداد خطهايي كه كد زده ايد يا ديباگ كرده ايد، تعداد ماشين هايي كه مديريت يا تعمير كرده ايد و … را ذكر كنيد. * اين ها پيشرفت يا موفقيت هايي را كه مستقيما از كار شما نتيجه شده اند نشان مي دهند.
نكته پنجم
* خود را فردي به تصوير كشيد كه فعال است و توانايي استفاده از ذهن خود براي حل مشكلات را، به خوبي داراست. از جملات زمان گذشته استفاده كنيد، حتي در توصيف موقعيت فعليتان تا از گيج شدن خواننده جلوگيري كنيد.
نكته ششم
* خود را ارزان نفروشيد. اين بدون شك بزرگترين خطاي تمام رزومه هاست، چه فني و چه غير آن. تجارب شما شايسته ي بازنگري هستند. رزومه يتان را همچون تبليغي براي خود تنظيم كنيد. نقاط قوت خود را به روشني بيان كنيد. اگر تجربه ي با ارزشي داريد كه در هيچ قسمتي جا نمي شود، براي آن يك قسمت جدا در نظر بگيريد.
نكته هفتم
* موجز باشيد. به عنوان يك قاعده، رزومه هايي كه تجارب پنج سال يا كمتر را نشان مي دهند بايد در يك صفحه جا شوند. تجارب وسيع تر مي توانند از دو صفحه استفاده كنند. سه صفحه حدي است كه تجارب ۱۵ ساله يا بيشتر نيز نبايد از آن عبور كنند. از تشريح زياد و طولاني پروژه ها پرهيز كنيد. تا جاي ممكن از كلمه هاي “اين” و “آن” پرهيز كنيد و هرگز از شناسه ي “من” يا ديگر شناسه ها براي مشخص كردن خود استفاده نكنيد.
نكته هشتم
* از عناصري كه نيازي به آن ها نيست استفاده نكنيد. مانند: وضعيت تاهل، وضع سلامت، سن، جوايز بي ربط، فعاليت هاي داوطلبانه يا جنبي بي ربط، انتشارات نامرتبط، آدرس دوم (همان آدرس اول هم معمولا گيج كننده است و مورد استفاده قرار نمي گيرد)، سابقه ي سفرها، مقادير حقوق پيشين، نام سرپرستان قبلي، دلايل ترك شغل قبلي.
نكته نهم
* از دوستي معتمد بخواهيد رزومه شما را بازبيني كند. از فردي بهره بگيريد كه به جزئيات توجه مي كند و مي تواند به گونه اي موثر نوشته يتان را نقد كند و نظري منصفانه و صادقانه بدهد. در اين صورت حتما نظرات وي را دخيل كنيد. اگر برايتان مقدور است از نظر سه تا چهار نفر استفاده كنيد.
* بازبيني كنيد. بازبيني كنيد و باز هم بازبيني كنيد. تمام خطاهاي نوشتاري و ضعف هاي ساختاري و دستوري را رفع كنيد. چندين بار باز بيني كنيد لااقل در دو روز، تا در برخورد تازه بتوانيد خطاهاي پنهان را بيابيد.
نكته دهم
* وضعيت ظاهري رزومه: o از كاغذ مرغوب A4 استفاده كنيد. o حتما از پرينتر ليزري استفاده كنيد. دست نوشته، استفاده از ماشين تايپ و چاپ با پرينترهاي نقطه اي و حتي استفاده ازپرينترهاي جوهر افشان كار نامناسبي است.
o از فونت (قلم) رسمي استفاده كنيد. قلمهاي فانتزي فقط زيبا به نظر ميرسند ولي اثر رواني منفي دارند. o رزومه جزء اسناد رسمي بازرگاني است. از كاغذهاي ماركدار، كادر دار و يا رنگي اصلا استفاده نكنيد. رزومه ي شما به فرض آن كه از همان آغاز بايگاني نشود، بارها كپي، فكس يا اسكن مي شود، پس كاغذ خاص يا رنگي فايده اي ندارد.
Cover Letter چيست؟
* نامه اي است كه خطاب به فردي كه رزومه را براي انتخاب شما بررسي خواهد كرد مي نويسيد. * اين نامه در واقع روي رزومه قرار مي گيرد چه در پاكت باشد يا نباشد.
Cover Letter براي چيست؟
* تا سابقه حرفه اي خود را براي كار فرما مطرح كنيد. * تا برخي مهارت هاي خود را برجسته تر و پر رنگ تر نشان دهيد. * تا استخدام كننده را متقاعد كنيد كه ارزش هاي قابل توجهي براي عرضه كردن داريد.
نامه ي خود را بر چه اساسي تنظيم كنيد؟
* توجه * علاقه * انگيزه * اقدام
توجه
بايد
o خوب به نظر برسد و به سادگي خوانده شود. o به فرد مشخصي ارجاع داده شود. o بر روي برگه مرغوب با املا و فاصله گذاري و پاراگراف بندي صحيح چاپ شود. o از يك صفحه بيشتر نشود.
علاقه
* در اولين پاراگراف بايد تشريح كنيد كه: o چرا مي نويسيد؟ o براي چه موقعيتي درخواست مي دهيد؟ o از چه طريقي در مورد اين موقعيت اطلاع كسب كردهايد؟
انگيزه
* در پاراگراف دوم خود را مطرح كنيد. o چرا آنها بايد ازشما دعوت به همكاري كنند؟ o چرا مي خواهيد براي آنها كار كنيد؟ o صفات و توانايي هاي منحصر به فرد خود را كه مي تواند باعث ثمر بخشي در اين موقعيت شود، مشخص سازيد. o تحصيلات و تجارب خود را كه اين موسسه يا سازمان به دنبال آن است مشخص كنيد.
اقدام
* نهايتا o براي يك مصاحبه درخواست دهيد. o از آنها دعوت كنيد كه با شما تماس داشته باشند و شماره تلفن در دسترس خود را به آنها بدهيد. o از آنها براي توجه و وقت گذاريشان تشكر كنيد. o نامه خود را امضا كنيد.
بايدها و نبايدهاي Cover Letter
هيچ گاه
* از يك صفحه تجاوز نكنيد. * اطلاعات شخصي نامربوط بيان نكنيد. * دروغ نگوييد! * عادات و فعاليت هاي اجتماعي و ورزش مورد علاقه خود را بيان نكنيد!
همواره
* از كاغذ مرغوب استفاده كنيد. * نامه خود را امضا كنيد. * آدرس خود را در نامه درج كنيد. * نسخه اصلي را ارسال كنيد. * نامه خود را تايپ كنيد. * نامه خود را اصلاح كنيد و در صورت امكان براي تصحيح به چند نفر بدهيد.
۱۰ مورد از اشتباهات متداول
* غلط هاي املايي * اشتباهات تايپي و چاپي * استفاده نادرست از عبارات و كلمات * استفاده دائمي از ضمير “من” * استفاده از تصاوير و گرافيك * ذكر نكردن مهارت هاي كار با كامپيوتر * دست كم گرفتن تاثير معنايي استفاده از كلمات معادل * اغراق * استفاده از دورنگار و يا email مربوط به كارفرماي فعلي * قرار دادن اطلاعات شخصي
استراتژي هاي بازنگري
* آيا تشريح شما از مهارت هايتان حداقل به ۳ تا از اين سوالات پاسخ گويي مي كند؟
o چه مهارت هايي داريد؟ o محل كسب اين مهارت ها؟ o چه زماني هر يك از اين مهارت ها كسب شده اند؟ o چگونه اين مهارت ها كسب شده اند؟ o چرا اين مهارت ها را كسب كرده ايد؟
ويژگي هاي يك رزومه خوب
شايد در طول دوران زندگي براي هريك از ما پيش بياد كه حداقل يكبار بخوايم براي استخدام در يه محيط كاري رزومه بنويسيم. با توجه به اينكه مخصوصا در كشورهاي غربي توجه خاصي به روزمه مي شه، لذا هرچه دقيق و هدف دار نوشتن اين رزومه مي تونه پروسه استخدام شما رو سريعتر و راحتتر پيش ببره. جالب اينجاست كه يكي از دوستان يه مدت پيش يه رزومه خيلي كامل و هدف دار به قسمت Google Jobs فرستاد و بعد از مدتي پيگيري بهم اطلاع داد كه گوگل ازش دعوت كرده تا در مصاحبه حضوري شركت كنه. اين تاثير و اهيمت يك رزومه رو برامون بطور كامل مطرح مي كنه.
يه روزمه استاندارد پيرو قوانين و دستورالعمل هاي خاصي هست، ولي در نهايت اين شما هستيد كه تصميم مي گيريد چطور رزومه رو بنويسيد، حال آنكه مقيد بودن به قوانين مي تونه شما رو از بهتر نوشتن محروم كنه. پس نكته اول اين هست كه واقعا تصميم بگيريد كه چيزي رو در واقعيت وجود داره و بايد منتقل بشه رو بنويسيد.
قبل از شروع به نوشتن، خوب فكر كنيد. به تمامي مشاغل پيشين، درجات و رتبه هاي كاري، مدارك و سوابق تحصيلي و كليه تجارب كاري مرتبط و غير مرتبط خود فكر كنيد. تك تك آنها مي تواند در تصميم گيري ستاد استخدام تاثير بسزايي بگذارد. اگر برايتان مقدور بود حتما چند نمونه از رزومه ها را به دقت بررسي كنيد. دقت كنيد كه هيچگاه نمي شه هيچ دو روزمه اي رو پيدا كرد كه عينا شبيه هم باشند، پس شما هم سعي نكنيد كه از رزومه ديگران كپي كنيد. به نظر من اون تلاش و زحمت و خلاقيتي كه در نوشتن رزومه خودتون به كار خواهيد برد، خودش يكي از عوامل تاثير گذار هست. صادق باشيد نوشتن تمامي موارد و تجارب بهتر از مخفي كردن آنهاست. دروغ نوشتن شايد منجر به تصديق رزومه و دعوت از شما براي مصاحبه حضوري شود ولي نهايتا در مرحله تسليم مدارك دروغ شما فاش خواهد شد كه اين تاثير بسيار منفي در پروسه خواهد گذاشت. حرفه اي عمل كنيد، براي مثال اگر آدرس ايميل خود را مي نويسيد، دقت كنيد اين آدرس مضحك، بي معني يا داراي ايرادات عرفي و اخلاقي خاصي نباشد. ممكن است روزمه شما رو افرادي با عقايد خاص يا مخالف عقايد شما بررسي كنند، پس طوري بنويسيد كه عامه پسند باشد، از كاغذ هاي رنگي، فونت هاي كودكانه و پر زرق و برق، لينك به وبلاگ يا وبسايت هاي خودتان نيز تا حد امكان بپرهيزيد.
از غلط هاي املايي و نگارشي بپرهيزيد. اين غلطها ممكن است اين ذهنيت را در ذهن بررسي كننده ايجاد كنند كه شما تمايل زيادي به اين كار نداريد لذا دقت كافي را نكرده ايد. مشخصات شخصي خود از قبيل قد، وزن و وضعيت چهره جزو مواردي هستند كه براي بسياري از بررسي كننده گان آزار دهنده مي باشند، پس تا جايي كه ممكن است از نوشتن و ارائه آنها بپرهيزيد. (البته اگر شغل شما بيشتر جنبه فيزيكي دارد، و مشخصات جسماني شما مي تواند در اين زمينه تاثير گذار باشد، حتما آنها را بنويسيد.)
در ابتداي روزمه خودتان را كاملا معرفي كنيد. نام كامل، آدرس، شماره تماس، شماره فاكس و ايميل را حتما ذكر كنيد. پس از آن اهداف شغلي خودتان را در جملات كوتاه يا شبه جملات بنويسيد. منظور از اهداف شغلي، مشاغل هدفي هستند كه شما مي خواهيد آن را انجام دهيد. در مرحله بعدي از آخرين تجربه كاري خود شروع كنيد و به ترتيب تمامي آنها را ليست كنيد، دقت كنيد، نوع شغل، ميزان تجربه به ماه يا روز، و ويژگي ها منحصر بفرد هر تجربه كاري مي تواند براي بررسي كننده رزومه شما مفيد و جالب باشد. پس آنها را حتما ذكر كنيد. سپس، مدارك و سوابق تحصيلي خود را با ذكر محل اخذ مدرك و مجددا ذكر ويژگي هاي منحصر بفرد هر مدرك يا سابقه تحصيلي، بنويسيد. از توانايي هاي فردي خود مانند، زبان هاي غير مادري، ميزان آشنايي با كامپيوتر يا زبان هاي برنامه نويسي و … نيز در چند خط كوتاه توضيحاتي ارائه دهيد. حتما دقت داشته باشيد كه در انتهاي روزمه يادداشت كنيد كه “مراجع و مدارك قابل ارائه هستند”. و نكته آخر اينكه تا جايي كه ممكن است سعي كنيد در يك صفحه تمامي مطالب خود را درج كنيد. چنانچه تجارب كاري شما زياد مي باشند، استفاده از برگ دوم مشكلي ندارد، اما از سه برگي شدن روزمه تا حد امكان بپرهيزيد.
تست اساسي رزومه: * ظاهر: آيا جذاب و جلب كننده است؟ آيا خود شما مايل به خواندن آن هستيد؟ * سبك: آيا از style حرفه اي استفاده كرده ايد؟ * طرح: آيا رزومه شما شامل عناصر گرافيكي است؟ * طول رزومه: آيا شما با كوتاهتر كردن رزومه تان مي توانيد همان اثر را بگذاريد؟ * ارتباط: آيا مطالب نا مربوط را حذف كرده ايد؟ * صحيح نوشتن: آيا همه قسمت ها از لحاظ دستوري صحيح است؟ * كلمات كليدي: آيا به خوبي از آن ها بهره برده ايد؟ * تخصصي بودن : آيا به اندازه كافي ظريف شده ايد و از كلي بافي فاصله گرفته ايد؟ * دستاوردها: آيا توانايي هاي و دستاوردهاي برجسته و اصلي شما در رزومه تان بيان شده است؟ * كامل بودن: آيا چيز مهمي از قلم افتاده است؟ * هدف واضح: آيا كارفرما مي تواند بلافاصله بفهمد كه شما به دنبال چه چيزي هستيد؟ * رد پا : آيا امكان تماس دوباره با خود را برايشان فراهم كرده ايد؟ * صحت: آيا حقيقت كامل بيان شده است؟! * تاثير: آيا اعتماد به نفس خود را رسانده ايد؟ * مستند بودن: آيا جملات شما قابل درستي يابي هستند و مي توان صحت آنها را بررسي كرد؟
نوع رزومه مطلوب براي بررسي كنندگان
* ۴۷.۸% افراد تمايل داشته اند كه رزومه هايي كه ارسال شده است را از طريق web site و به صورت الكترونيكي دريافت كنند. * ۴۲.۱% ديگر تمايل داشته اند كه رزومه ها را از طريق email دريافت كنند.
* و تنها ۸.۲% از بررسي كنندگان تمايل داشته اند كه نسخه چاپي رزومه را دريافت كنند. * و ۱.۹% ديگر هم از طرق ديگر مايل بوده اند كه رزومه افراد را دريافت كنند!
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اطلاعات عمومی و آدرس nofel.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
RSS